شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴

۲۱:۰۸ - ۱۴۰۳/۰۹/۰۶

یادداشت دانشجویی

از تغییر ماهیت تربیت معلّم تا تغییر سرنوشت آموزش و پرورش/ آسیب‌های پنهان افزایش سقف سنی در دانشگاه فرهنگیان

تسکین موقت کمبود معلّم بدون توجه به چالش‌ها تصمیم اخیر در مورد افزایش سقف سنی پذیرش دانشگاه فرهنگیان به ۳۰سال، نشانگر تغییری اساسی در نگاه به مهم‌ترین نهاد تربیت معلّم کشور که نهادی انسان‌ساز است، می‌باشد. به نظر می‌رسد این رویکرد نه از...

از تغییر ماهیت تربیت معلّم تا تغییر سرنوشت آموزش و پرورش/ آسیب‌های پنهان افزایش سقف سنی در دانشگاه فرهنگیان
به گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا راضیه یوسفی، فعال دانشجویی معاونت سیاست ورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان نسیبه تهران در یادداشتی نوشت:

تسکین موقت کمبود معلّم بدون توجه به چالش‌ها تصمیم اخیر در مورد افزایش سقف سنی پذیرش دانشگاه فرهنگیان به ۳۰سال، نشانگر تغییری اساسی در نگاه به مهم‌ترین نهاد تربیت معلّم کشور که نهادی انسان‌ساز است، می‌باشد. به نظر می‌رسد این رویکرد نه از سر آگاهی و آینده‌نگری، بلکه ناشی از فشارهای اجتماعی و تلاش برای رفع کوتاه‌مدت مشکل کمبود معلّم و بیکاری جوانان باشد. اما باید گفت که این اقدام عاجل و بدون پشتوانه ای معقول، راه‌حلی برای نظام آموزشی و تربیتی کشور محسوب‌ نمی‌شود و تهدیدی برای آینده آن به حساب می‌آید.  این طرح عملاً این پیام ناصحیح را به جامعه منتقل می‌کند که معلمی دیگر شغل شریفی برای نخبه‌ها نیست، بلکه آخرین راهکار برای افرادی است که به دنبال امنیت شغلی‌، سابقه شغلی، بیمه درمان و … هستند. افرادی که پس از گذراندن دوره‌های تحصیلی متعدد و آزمودن مشاغل مختلف، حالا در ۳۰سالگی به معلمی روی می‌آورند، نمی‌توانند همان انگیزه و تعهد دانشجویان جوان‌تر را داشته باشند. آیا این نگاه سطحی به معلمی، درخور شأن و جایگاه این شغلِ حائز اهمیت است؟ 
معلم یا مدرس؟ تفاوتی که نباید نادیده گرفته شود دانشگاه فرهنگیان همواره با رسالت تربیت معلمانی در تراز انقلاب اسلامی شناخته شده است؛ افرادی که نه‌تنها آموزش، بلکه تربیت و پرورش نسل آینده را هدف قرار می‌دهند. اما تغییر سیاست‌ها و افزایش سقف سنی پذیرش به ۳۰ سال، این رسالت را با چالش جدی مواجه کرده است. کسانی که در این سن وارد دانشگاه می‌شوند، اغلب با شخصیت اجتماعی و حرفه‌ای تثبیت‌شده‌ای قدم به عرصه تربیت معلمی می‌گذارند. این افراد، به‌دلیل تجربه و پیش‌زمینه‌هایشان، کمتر به پذیرش نقش تربیتی و پرورشی تمایل دارند و بیشتر به ایفای نقش مدرس، یعنی کسی که صرفاً آموزش تخصصی ارائه می‌دهد، گرایش پیدا می‌کنند. تفاوت میان معلم و مدرس نباید نادیده گرفته شود؛ معلم کسی است که افزون بر انتقال دانش، پرورش اخلاق، شخصیت و مهارت‌های اجتماعی دانش‌آموز را در اولویت قرار می‌دهد. در مقابل، مدرس تنها به انتقال محتوای علمی می‌پردازد و تربیت و پرورش را به حاشیه می‌راند. این تغییر در تعریف و نقش معلم، می‌تواند آینده تربیتی دانش‌آموزان را به‌طور جدی تحت تأثیر قرار دهد و رسالت اصلی نظام تعلیم و تربیت را از هدف واقعی خود دور کند.
از کلاس درس دانشگاه فرهنگیان تا خوابگاه  یکی از ابعاد مغفول این تصمیم، چالش‌های مدیریتی است که در فضای دانشگاه و خوابگاه‌ها ایجاد خواهد شد. حضور دانشجویانی با اختلاف سنی زیاد (۱۸ تا ۳۰ سال) در کنار یکدیگر، علاوه بر مسئله افزایش ظرفیت و ساخت خوابگاه‌ها در سطح مراکز و پردیس‌های فرهنگیان، مسائل متعددی در زمینه تعارض‌های فکری، رفتاری و حتی ارتباطی ایجاد می‌کند. از سوی دیگر، نیازها و مسئولیت‌های این گروه سنی متفاوت است. بسیاری از این افراد متأهل یا دارای فرزند هستند که مدیریت آن‌ها در محیط خوابگاهی فعلی دانشگاه فرهنگیان تقریباً غیرممکن به‌نظر می‌رسد. 
نظام آموزش یا تسهیل مسیر اشتغال  یکی از مهم‌ترین پیامدهای این تصمیم، تنزل جایگاه دانشگاه فرهنگیان از یک نهاد تربیتی به یک مسیر شغلی آسان و قابل دسترسی است. این نگاه، نه‌تنها کیفیت آموزش‌وپرورش را کاهش می‌دهد، بلکه انگیزه‌های ورود به این حرفه را از هدف‌گذاری تربیتی به تأمین صرفِ معیشت تغییر می‌دهد. چنین تغییری، ناهماهنگی شدیدی با رسالت فرهنگی و تربیتی این نهاد خواهد داشت.    با اجرای این طرح، علاوه بر افت کیفیت آموزشی، پیامدهای اقتصادی آن نیز باید مورد توجه قرار گیرد. افزایش سن بازنشستگی، هزینه‌های نظام بازنشستگی را افزایش داده و توان دولت را برای سرمایه‌گذاری در آموزش با مشکل مواجه می‌کند. از سوی دیگر، آیا زیرساخت‌های دانشگاه فرهنگیان برای پذیرش افرادی با شرایط سنی و خانوادگی متفاوت آماده است؟ افرادی که در ۳۰ سالگی وارد دانشگاه فرهنگیان می‌شوند، در بهترین حالت در ۳۵ سالگی فارغ‌التحصیل خواهند شد و در حدود ۳۰ سال خدمت خواهند کرد. این امر به افزایش سن بازنشستگی یا کاهش دوره خدمت فعال آن‌ها منجر می‌شود که می‌تواند فشار مالی بیشتری به نظام بازنشستگی و بودجه دولت وارد کند.
افزایش سقف سنی؛ تهدید عدالت آموزشی و فرسودگی شغلی یکی از پیامدهای بلندمدت این تصمیم، کاهش عدالت آموزشی است. معلمان جوان‌تر، ارتباط عمیق‌تر و مؤثرتری با دانش‌آموزان برقرار می‌کنند و درک بهتری از نیازهای نسل جدید دارند. ورود جوانان ۳۰‌ساله به دانشگاه فرهنگیان، این تعادل را بر هم می‌زند. در مناطقی که معلم مهم‌ترین عامل پیشرفت آموزشی است، کاهش کیفیت تربیتی به‌شدت بر عملکرد دانش‌آموزان تأثیر منفی خواهد گذاشت. احتمال افزایش نرخ فرسودگی شغلی نیز گریبان وزارت آموزش و پرورش را خواهد گرفت. این به دلیل تعهدات خانوادگی و زندگی کاری قبلی، ممکن است از همان ابتدا با فرسودگی شغلی یا خستگی بیشتری وارد حرفه معلمی شوند. این امر می‌تواند بر کیفیت و انگیزه تدریس آن‌ها تأثیر منفی بگذارد.

تقویت مسیرهای جایگزین به‌جای تخریب بنیادی دانشگاه فرهنگیان  اگر هدف از این طرح، تأمین نیروی انسانی آموزش‌وپرورش در کوتاه مدت است، بهتر است این نیاز از طریق مسیرهای جایگزین پیشین مانند آزمون‌های استخدامی و دوره‌های مهارتی تامین شود. دانشگاه فرهنگیان باید همچنان مکانی برای تربیت معلمان جوان، پرانگیزه و متعهد باقی بماند. تغییر در این مسیر، چیزی جز تضعیف نظام تربیتی کشور در بلندمدت نخواهد بود. آموزش و پرورش، زیربنای توسعه پایدار است و نیازمند تصمیم‌گیری‌های دقیق، علمی و بلندمدت. افزایش سقف سنی پذیرش معلمان به ۳۰ سال، نه‌تنها مشکلات اشتغال را حل نمی‌کند، بلکه آسیب‌های جبران‌ناپذیری به تربیت نسل‌های آینده و نظام آموزشی کشور وارد خواهد کرد. بهتر است سیاست‌گذاران به‌جای تصمیمات مقطعی، بر اجرای کامل و دقیق اسناد بالادستی نظیر سند تحول بنیادین تمرکز کنند و اجازه ندهند نظام آموزشی کشور قربانی هیاهوها و فشارهای مقطعی شود.
تصمیمی برای کوتاه‌مدت، خطری برای بلندمدت  در شرایطی که آموزش و پرورش نیازمند کیفیت بخشی در ابعاد مختلف تربیتی است، چنین تصمیماتی تنها مسیر پیشرفت را مسدود می‌کند. سیاست‌گذاران باید به‌جای تصمیمات احساسی و کوتاه‌مدت، بر اجرای دقیق و مؤثر اسناد بالادستی نظیر سند تحول بنیادین تمرکز کنند.  تصمیم به افزایش سقف سنی پذیرش دانشگاه فرهنگیان، تنها راه‌حلی کوتاه‌مدت برای مشکل عمیق کمبود معلم است. این تغییر نه‌تنها نظام آموزشی کشور را به خطر می‌اندازد، بلکه آینده تربیت نسل بعدی را نیز دچار بحران می‌کند. از نمایندگان مجلس و مسئولان مرتبط انتظار می‌رود با رویکردی جامع‌تر و مبتنی بر اصول تربیتی، از  تصویب این طرح، جلوگیری کرده و تمرکز خود را بر تقویت نهادهای تربیتی کشور قرار دهند.

مطالب مرتبط