یکشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۴

۲۱:۳۲ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۶

یادداشت مسئول حوزه‌ی خواهران شهر تهران

از پردیس تا ۳۱ دانشگاه مستقل! فرصت ارتقا یا تهدید هویت معلمی؟

دانشگاه فرهنگیان به دلیل مأموریت منحصر به فرد خود که همانا تربیتِ معلم است، دارای جایگاهی ویژه و حاکمیتی در نظام است. اما در حال حاضر و با این اوصاف، هم وزن شدن ساختاری با دانشگاه‌های ملی، این دانشگاه را تدریجاً به یک دانشگاه عمومی با کمت...

از پردیس تا ۳۱ دانشگاه مستقل! فرصت ارتقا یا تهدید هویت معلمی؟

به گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا، زهرا سعدالدین، مسئول حوزه خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان شهر تهران در یادداشتی پیرامون ساختار جدید دانشگاه فرهنگیان نوشت:

جایگاه معلم همواره سنگ بنای پیشرفت و تحول اجتماعی در هر سرزمینی بوده است و در نظام تعلیم و تربیت ایران، دانشگاه فرهنگیان به عنوان نهاد متولی انحصاری تربیت این نیروی انسانی حیاتی، نقشی راهبردی و حاکمیتی ایفا می‌کند. این دانشگاه، فراتر از یک مرکز آموزش عالی صرف، رسالت تربیت معلم تراز انقلاب اسلامی را بر عهده دارد.


با این وجود، ساختار پیشین دانشگاه فرهنگیان، متشکل از یک ستاد مرکزی و پردیس‌ها و مراکز استانی، سال‌هاست که به دلایل مختلفی‌ با چالش‌هایی در تحقق کامل مأموریت خود روبرو بوده است.
در چنین بستری، اخیراً یکی از بزرگترین تحولات ساختاری تاریخ این دانشگاه رقم خورد: تبدیل پردیس‌ها و مراکز استانی به ۳۱ دانشگاه مستقل در سطح استان‌ها(مطابق با ماده‌ ۷ مصوبه کیفیت‌بخشی شورای عالی انقلاب فرهنگی).


طراحان این ایده، این تغییر را گامی بلند در راستای تمرکززدایی، افزایش اختیارات استانی، ارتقای کیفیت آموزشی و هم‌وزن‌سازی دانشگاه فرهنگیان با سایر دانشگاه‌های مادر کشور می‌دانند و به بیانی دیگر تصمیم دارند این دانشگاه را بدون درنظر گرفتن تفاوت مأموریت آن با دیگر دانشگاه‌ها، تبدیل به یک دانشگاه وزارت علومی کنند.

اما این تحول بزرگ، مشکلات اساسی را در بر دارد. ایده‌ی«دانشگاهی شدن» با الگوبرداری از ساختار وزارت علوم، ممکن است به جای تقویت، به تضعیف جوهرۀ “تربیتی و فرهنگی” دانشگاه بینجامد و آن را از مأموریت منحصر به فرد خود که همانا تربیت معلم تمام‌ساحتی و چندمهارته است، دور سازد و در نهایت شأن حاکمیتی دانشگاه فرهنگیان را که مقام معظم رهبری چندین بار مورد تاکید قرار داده‌اند، زیر سوال ببرد.

به‌صورت کلی می‌توان به این موارد در چند سطر پرداخت:

  •  بیشترین نقد به تغییر ساختار، حول محور “فاصله گرفتن از مأموریت تربیتی و معلم‌سازی” و تبدیل شدن به یک دانشگاه عادی است؛ درواقع با این رویکرد، اتکای دانشگاه بر جوهره‌ی تربیتی از بین خواهد رفت و رویکرد آکادمیک غالب خواهد شد.


غافل از آنکه مأموریت اصلی دانشگاه فرهنگیان، تربیت معلم تمام‌ساحتی است؛ یعنی معلمی که علاوه بر دانش تخصصی(علمی)، دارای مهارت‌های فرهنگی، تربیتی، اجتماعی و حرفه‌ای باشد. تفکیک ساختارها به دانشکده‌های تک‌بعدی، عملاً این جامع‌نگری در تربیت را تضعیف کرده و جای آن را به “دانش‌افزایی صرف” می‌دهد.

  • نکته‌ی بعدی که در نقد این ساختار وجود دارد، ابهام در هویت معلمی و هم‌رنگ شدن با دیگر دانشگاه‌ها است.
    دانشگاه فرهنگیان به دلیل مأموریت منحصر به فرد خود که همانا تربیتِ معلم است، دارای جایگاهی ویژه و حاکمیتی در نظام است. اما در حال حاضر و با این اوصاف، هم وزن شدن ساختاری با دانشگاه‌های ملی، این دانشگاه را تدریجاً به یک دانشگاه عمومی با کمترین پرداخت به عرصه ماموریتی خود بدل می‌سازد.
  •  در ادامه‌ی این نکات، به این مورد هم باید توجه بشود که ساختار متمرکز پیشین با وجود نقدی که بر آن وارد بود، یک‌پارچگی برنامه‌ها و نظارت سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان بر محتوای تربیت معلم را تضمین می‌کرد. با تبدیل شدن پردیس‌ها به دانشگاه‌های مستقل استانی و واگذاری اختیارات گسترده، خطر کاهش نظارت ملی و ایجاد ناهماهنگی در استانداردها و کیفیت تربیت معلم در استان‌های مختلف وجود دارد و خطر تضعیف نظارت حاکمیتی را گوشزد می‌کند.
    تحول ساختاری دانشگاه فرهنگیان به ۳۱ دانشگاه مستقل، در یک کلام و در حال حاضر جز تضعیف این دانشگاه، خیر دیگری نخواهد داشت.


این تغییر می‌توانست فرصتی بی‌نظیر برای تقویت دانشگاه در راستای تربیت معلم کارآمد باشد، اما این دگرگونی در حال حاضر، صرفاً به یک الگوی اقتباسی از وزارت علوم تبدیل شده‌است و به جای تقویت، به تضعیف مأموریت حاکمیتی تربیت معلم تمام‌ساحتی انجامیده که در آینده‌ای نزدیک، باید منتظر از دست رفتن هویت اصیل این نهاد حیاتی باشیم.

بنابراین، موفقیت این طرح نه در گرو ابلاغ ساختار جدید، بلکه در گرو تعهد سیاست‌گذاران به اصل ذیل است:

حفظ «فعل تربیت» به عنوان هسته‌ی مرکزی و هویتی دانشگاه با درنظر داشتن مأموریت و اقتضائات تربیت معلم تراز انقلاب اسلامی.
تنها در این صورت است که می‌توان امید داشت این تحول، واقعاً گامی بلند در مسیر اعتلای جایگاه معلم و نظام آموزشی کشور باشد.

مطالب مرتبط