معلم؛ کنشگر تمدنی و فرمانده جبهه تعلیم و تربیت در گفتمان انقلاب اسلامی
دکتر علمالهدی در اختتامیه دوره، بحران مرجعیت معلم را تحلیل کرده و بر لزوم هویتیابی و بازآفرینی مرجعیت معلم از طریق باورسازی و پیوند با ولایت تأکید کردند.
دکتر علمالهدی در اختتامیه دوره، بحران مرجعیت معلم را تحلیل کرده و بر لزوم هویتیابی و بازآفرینی مرجعیت معلم از طریق باورسازی و پیوند با ولایت تأکید کردند.
به گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا در اختتامیه دوره نظام مباحث آموزش وپرورش، دکتر علمالهدی با نگاهی کلنگر به جایگاه معلم در نظام تربیتی جمهوری اسلامی، به بررسی یکی از بحرانهای اصلی این حوزه پرداختند: «بحران مرجعیت معلم» ایشان با تأسف خاطر نشان کردند که در شرایط فعلی، سلبریتیها و چهرههای رسانهای نقش مرجعیت اجتماعی را بهدست گرفتهاند، در حالیکه معلم، که باید ترازوی فرهنگی جامعه باشد، در حاشیه قرار گرفته است.
ایشان دانشگاه فرهنگیان را حلقه میانی میان نظریهپردازی تربیتی و میدان عمل دانستند و نقش آن را فراتر از صرفاً آموزش معلم توصیف کردند: «بسیج، دانشگاه فرهنگیان و تعلیم و تربیت، سه میدان متداخلاند که بخش سختتر و پیچیدهتر آن بر دوش نظام تربیتی است.»
وی با اشاره به ضرورت مزیت نسبی معلم ایرانی در جهان امروز، گفت: «معلم باید بتواند با باورسازی، جایگاه تمدنی خود را بازیابد. این مرجعیت، نه از طریق ساختار یا فناوری، بلکه با هویتیابی، تیزهوشی و تهذیب حاصل میشود. زمانی معلم تأثیرگذار خواهد شد که خود را جایگزینی برای معلم مجازی، سلبریتی یا مدلهای غربی بداند.»
دکتر علمالهدی با مروری بر الهیات سیاسی و تربیتی، ریشههای سکولار در نظامهای آموزشی معاصر را نقد کردند و گفتند: «علوم تربیتی، پیش از آنکه فلسفه اسلامی در کشور ما شکل بگیرد، وارد شد و رنگ و بوی سکولار به خود گرفت. اما ما نیازمند الهیاتی هستیم که با ولایت گره خورده باشد، نه با قدرت طاغوت. در این مسیر، باید مفاهیم اسلامی با روایت ایرانی و انقلابی بازتعریف شوند؛ روایتی که مبتنی بر نبوت، امامت و خلافت حضرت بقیهالله (عج) است.»
استاد در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تقابل حق و باطل در تاریخ، گفتند: «جهان مدرن، ادبیات حق و باطل را از قاموس خود حذف کرده؛ اما آنجا که آزمایش انسان آغاز میشود، این ادبیات زنده میشود. عاشورا، نمونهای ابدی از این تقابل است. نقش حضرت زینب (س) در مکملیت اجتماعی قیام امام حسین (ع)، الگویی است برای هر معلمی که میخواهد در خط اهلبیت و جریان حق بایستد.»
وی با نقد ساختارهای بروکراتیک و تأثیر آن بر آرمانهای معلمان افزودند: «آرزوهای معلم نباید شبیه آرزوهای دیگر کارمندان شود. توسعهی شخصی، اگر جای توسعهی اجتماعی را بگیرد، هویت معلمانه تهی میشود. معلم باید بیندیشد که چگونه میتواند با دیگران زوجیت اجتماعی و نقش مکملی ایجاد کند.»
دکتر علمالهدی در جمعبندی سخنان خود، بر لزوم تمرکز و انسجام در راهبرد تربیتی تأکید کردند:
«در تربیت نیز مثل جنگ، باید بدانیم کجا حمله کنیم. انرژیها باید متمرکز شوند. قرار نیست همه بار بر دوش بسیج یا یکنهاد باشد. معلم باید بیندیشد چگونه از ظرفیت دیگران بهره ببرد و تقسیم کار کند.»
ایدئولوژی غرب به بنبست رسیده؛ اکنون نوبت ماست که با گفتمان انقلاب اسلامی، با قدم صدق، با تزکیه و هوشمندی، وسط میدان بایستیم. معلم، باید فرمانده این جبهه باشد؛ مرجعیت را بازآفرینی کند، با جهان مواجههای فعال داشته باشد، و بر مسیر ظهور گام بردارد.