یادداشت دانشجویی
اندر احوالات زخمهای سربازِ نسخه ترمیمی سند تحول بنیادین
در سند جدید ترمیم شده، برنامههای این نظام با چشمانداز مورد انتظار انقلاب اسلامی، ناهماهنگ و ناتراز است.که به برخی از آنها در این یادداشت اشاره میشود.
یادداشت دانشجویی
در سند جدید ترمیم شده، برنامههای این نظام با چشمانداز مورد انتظار انقلاب اسلامی، ناهماهنگ و ناتراز است.که به برخی از آنها در این یادداشت اشاره میشود.
به گزارش پایگاه خبری-تشکیلاتی بعثنا، نفسیه گودرزی معاونت رسانه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان عترت واوان در یادداشتی نوشت:
سند تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر آرمانهای بلند انقلاب اسلامی است و باید معطوف به چشماندازهای افق انقلاب اسلامی باشد؛ چرا که این سند، ترسیمگر آینده و بیانگر هویت انقلاب اسلامی است. نظامی که مسئولیت آمادهسازی دانشآموزان برای تحقق مرتبهای از حیات طیبه در همه ابعاد را بر عهده دارد، بیتردید باید مورد انتظار و مطالبهای جدیتر قرار گیرد و این انتظارات جز با وجود سندی بینقص و متکی بر فرمایشات و رهنمودهای مقام معظم رهبری، تحقق نخواهد یافت. لیکن در سند جدید تدوینشده، برنامههای این نظام با چشمانداز مورد انتظار انقلاب اسلامی، ناهماهنگ و ناتراز است.که به برخی از آنها اشاره میشود:
در سند به اصطلاح ترمیمشده، صحبتهایی از تنوعبخشی به مسیرهای جذب و تربیت معلم به میان آمده است؛ در حالی که سیاست قطعی نظام بر توسعه کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان، مأموریتمحور بودن و حرکت در جهت مرجعیت بیبدیل این دانشگاه در تربیت معلم است. متأسفانه، در هیچ بخشی از این سند به موضوع تقویت و توسعه دانشگاه فرهنگیان از جنبههای کیفی و زیرساختی، اشارهای نشده است و این پرسش جدی ایجاد میشود که آیا در آینده قرار است معلمانی از هر راهی تأمین شوند جز دانشگاه فرهنگیان؟ معلمانی که باید به تحول باور داشته باشند، مسیر را بشناسند، آموزش جدی ببینند، انگیزه و امنیت مالی کافی داشته باشند، رکن اصلی اجرای سند تحولاند. بارها رهبر معظم انقلاب اسلامی بر ضرورت جذب نیرو فقط از دانشگاه فرهنگیان با تأکید فراوان سخن گفتهاند، اما در این سند بازنگریشده، این اصل مهم و بنیادین، کمرنگ و حتی فراموش شده است.
سیاست نظام در قبال مدارس دولتی، تقویت و حمایت همهجانبه و در قبال مدارس غیردولتی مدیریت و کنترل هدفمند است. اما در این سند، نوعی نگاه بیتفاوت میان مدارس دولتی و غیردولتی دیده میشود و در عمل، وزنه توجه به مدارس غیردولتی سنگینتر است. در چند بخش، به پاداش و تشویق در قبال بهرهوری مدارس اشاره شده که حکایت از تقویت نگاه کالایی و سودمحور به آموزش دارد. همچنین در جایی، به انتخاب آگاهانه خانواده تأکید شده است که این رویکرد، رنگ و بوی حاکمیتزدایی و خصوصیسازی آموزش و پرورش را تداعی میکند، در حالی که هر دو این موارد در تضاد آشکار با سیاستهای اصولی نظام هستند.
نکته مهم دیگر آن است که بخشهایی از سند فعلی، بیشتر بازی با الفاظ و تکرار مفاهیم کلیشهای است تا ارائه برنامهای عملی و تحولآفرین برای اصلاح ساختار آموزش و پرورش. شایسته است با تجدیدنظر اساسی، سندی متناسب با اهداف انقلاب اسلامی تصویب گردد تا ساختار انقلابی آموزش و پرورش تحکیم شود.