به گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا، یادداشت فرمانده اسبق پایگاه مقاومت بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان مرکز آموزش عالی شهید رجایی فرخشهر با تبیین این واقعیت که جذب نیروهای جوان، پویا و خلاق در ابتدای مسیر حرفهای، کلید پایداری و کیفیت بخشی به کلاسهای درس است، به نکتههای کلیدی در نقد این مصوبه میپردازد: از کاهش پویایی و بازدهی آموزشی تا تأثیر منفی بر چرخه انتقال تجربه و سرمایهگذاری بلندمدت کشور در رسانههای آموزشی.
آینده آموزش و پرورش هر کشوری، آینده ملت آن کشور است. تصمیمهایی که امروز در حوزه تعلیم و تربیت اتخاذ میشود، اثرات مستقیم و بلندمدت بر سرنوشت علمی، فرهنگی و اجتماعی کشور خواهد داشت. از همین رو، کوچکترین خطا در سیاستگذاری این حوزه میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای نسلهای آینده به همراه داشته باشد.
در همین راستا، تصمیم اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان تا ۳۰ سال، قابل تأمل و البته نگرانکننده است. زیرا چنین تصمیمی با اهداف بنیادین آموزش و پرورش و ماهیت دانشگاه فرهنگیان همخوانی ندارد و میتواند آینده این نهاد و کیفیت نیروی انسانی آن را تحتالشعاع قرار دهد.
فلسفه تأسیس دانشگاه فرهنگیان بر این اصل استوار است که جوانان پرانرژی، باانگیزه و مستعد، در ابتدای مسیر زندگی شغلی خود جذب شوند تا بتوانند سالیان طولانی با نشاط، خلاقیت و توانمندی در کلاسهای درس حضور یابند. افزایش سن ورود به این دانشگاه، عملاً موجب میشود نیروهایی وارد چرخه تعلیم و تربیت شوند که دوران جوانی و پرشورترین سالهای عمر خود را پشت سر گذاشتهاند؛ و این مسئله نهتنها از میزان پویایی و بهرهوری آنان میکاهد، بلکه در بلندمدت به افت کیفیت آموزش نیز منجر خواهد شد.
باید توجه داشت که آموزش و پرورش سرمایهای بلندمدت است. کشوری که معلمان خود را در سنین پایین جذب میکند، فرصت دارد از چند دهه تلاش و خدمت آنان بهرهمند گردد. اما هنگامی که سن ورود افزایش یابد، این فرصت کاهش پیدا میکند و هزینههای سنگین کشور برای تربیت معلمان، بازدهی کمتری خواهد داشت. این موضوع چرخه انتقال تجربه، پایداری نیروها و ثبات نظام آموزشی را نیز دچار آسیب میسازد.
روشن است که کیفیت آموزش بهطور مستقیم وابسته به کیفیت معلمان است. هر اندازه معلم جوانتر، باانگیزهتر و خلاقتر باشد، دانشآموزان نیز از آموزش بهتر و آینده روشنتری بهرهمند خواهند شد. بنابراین، تصمیمهایی که بدون توجه به این واقعیت اتخاذ گردد، میتواند بر آینده نسلها سایه بیفکند.
از این رو انتظار میرود مسئولان محترم با نگاهی عمیقتر و آیندهنگرانهتر به این موضوع بپردازند و در بازنگری این مصوبه، مصالح آموزش و پرورش و منافع ملی را بر هر ملاحظه دیگری مقدم بدارند.
امید است با تصمیمی سنجیده و کارشناسیشده، زمینه برای جذب بهترین و جوانترین نیروهای انسانی در دانشگاه فرهنگیان فراهم گردد تا ایران اسلامی فردا از نسلی کارآمد، خلاق و توانمند در عرصه تعلیم و تربیت برخوردار باشد.