مصاحبه
افزایش سقف سنی در پذیرش دانشجومعلم به زیان کیفیت آموزش است
هرچند کمبود معلم یکی از مسائل جدی آموزش و پرورش است، اما حل این مسئله با جذب معلمانی فرسوده و بیانگیزه راه به جایی نمیبرد.

مصاحبه
هرچند کمبود معلم یکی از مسائل جدی آموزش و پرورش است، اما حل این مسئله با جذب معلمانی فرسوده و بیانگیزه راه به جایی نمیبرد.
در روزهای اخیر موضوع افزایش سقف سنی پذیرش دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان به بحثی جدی در میان کارشناسان آموزشی بدل شده است. در همین راستا، دکتر محمد پاکسرشت، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان، در گفتوگویی با اسرا ظهری، دیدگاههای خود را در مخالفت با این تصمیم بیان کرد.
سوال:به طور کلی با افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان موافق هستید یا مخالف؟
دکتر پاکسرشت: من مخالف این تصمیم هستم. فاصله سنی زیاد میان معلم و دانشآموز همانند فاصله سنی میان والد و فرزند است و میتواند پیامدهای منفی متعددی داشته باشد. هرچه این فاصله بیشتر شود، درک متقابل و همزبانی میان معلم و دانشآموز کاهش مییابد. از سوی دیگر، افزایش سن به طور طبیعی با کاهش انرژی، شور و نشاط همراه است و صبر و حوصله فرد در تعامل با کودک و نوجوان تحلیل میرود. بنابراین، هرچند کمبود معلم یکی از مسائل جدی آموزش و پرورش است، اما حل این مسئله با جذب معلمانی فرسوده و بیانگیزه راه به جایی نمیبرد.
در واقع، استاد دانشگاه فرهنگیان بر این نکته تأکید دارد که حل بحران کمبود نیرو نباید به قیمت قربانی شدن کیفیت آموزشی تمام شود. او کیفیت رابطه معلم و دانشآموز را سرمایه اصلی نظام تعلیم و تربیت میداند.
سوال: آسیبهای ورود افراد در سنین بالا به دانشگاه فرهنگیان چیست؟
دکتر پاکسرشت: اغلب کسانی که در سنین بالا و از طریق ماده ۲۸ جذب میشوند، بیشتر به دنبال شغل هستند تا رسالت تربیتی. آموزش و پرورش برای آنان نه یک نهاد فرهنگی و تربیتی، بلکه یک بنگاه کاریابی به نظر میرسد. از طرفی، فرد ۳۰ ساله معمولاً بنیانهای فکری تثبیتشده دارد و آمادگی ذهنیاش برای پذیرش آموزههای تربیتی بسیار کمتر از یک جوان ۱۸ ساله است. در حالی که فلسفه وجودی دانشگاه فرهنگیان «تربیت معلم» است، نه صرفاً آموزش مهارتهای شغلی.
این دیدگاه نشان میدهد که نگاه ابزاری به آموزش و پرورش خطرناک است. ورود افراد صرفاً با انگیزه شغلی میتواند مأموریت فرهنگی و هویتی این نهاد را تهدید کند و کیفیت معلمی را به سطح یک شغل اداری تقلیل دهد.
سوال: اگر این تصمیم عملی شود، برای جلوگیری از افت کیفیت چه راهکاری پیشنهاد میکنید؟
دکتر پاکسرشت: یکی از راهکارها تفکیک گروههای سنی در کلاسها، خوابگاهها و سلفهاست. همانطور که دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی از مشمولان ماده ۲۸ جدا هستند، در اینجا نیز باید چنین تفکیکی اعمال شود. چرا که فاصله سنی زیاد میتواند آسیبهای متعددی در فضای آموزشی و تربیتی به دنبال داشته باشد.
پیشنهاد پاکسرشت در حقیقت نوعی «مدیریت حداقلی آسیب» است. او معتقد است که اگر هم چنین طرحی اجرا شود، باید با تدابیری برای کاهش اصطکاکهای سنی و فرهنگی همراه باشد.
دیدگاههای دکتر پاکسرشت نشان میدهد که افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان بیش از آنکه راهحلی برای بحران کمبود معلم باشد، میتواند به بحرانی تازه در حوزه کیفیت و کارآمدی نظام تعلیم و تربیت منجر شود. چالش اصلی آن است که آیا آموزش و پرورش قرار است «محل تأمین شغل» باشد یا «میدان تربیت معلم»؟ پاسخ به این پرسش میتواند مسیر تصمیمگیریهای آینده را روشن سازد.