یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴

۰۳:۱۴ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۳

یادداشت دانشجویی

افزایش سقف سنی ورود به فرهنگیان؛ مُسکن خطرناک برای زخمی کهنه

افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان به ۳۰ سال، به‌جای تقویت نیروی جوان و پرانگیزه، راهی آسان اما پرهزینه است. اسما قربانی معتقد است این تصمیم بی‌برنامه، آینده آموزش‌وپرورش را با معلمانی کم‌انرژی و نسلی بی‌رمق روبه‌رو خواهد کرد.

افزایش سقف سنی ورود به فرهنگیان؛ مُسکن خطرناک برای زخمی کهنه

به گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا، اسما قربانی، معاونت سیاست ورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان آذربایجان غربی در یادداشتی با انتقاد از تصمیم افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان نوشت:

افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان به ۳۰ سال، تصمیمی است که بیش از آنکه مشکلی را حل کند، مشکلات تازه‌ای می‌سازد.

دانشگاه فرهنگیان برای تربیت معلمانی جوان و پرانرژی بنا شده بود؛ معلمانی که در اوج شادابی و انگیزه، وارد کلاس درس شوند و سال‌های طولانی فرصت خدمت و تأثیرگذاری داشته باشند. حال، اما به‌جای حل مسئله‌ی کمبود معلم با راه‌حل‌های اصولی، تصمیم گرفته‌اید با یک مُسکن خطرناک، درد را عمیق‌تر کنید.

تصمیم‌های پشت درهای بسته

برنامه‌ریزی‌های کلان، همواره در انزوای اتاق‌های بسته و بدون در نظر گرفتن واقعیات میدان، طرح‌ریزی می‌شوند؟ آیا استخدامی‌های فرمایشی و ناکافی، قرار است مرهمی بر زخم‌های کهنه این حوزه باشند؟ استخدامی‌های خارج از فرهنگیان به اندازه کافی تبر به ریشه آموزش و پرورش زده است، می‌شود بگویید که دقیقاً به دنبال اصلاح کدام ضعف فرهنگیان هستید؟

معلمی که دیر شروع می‌کند

بیایید صادق باشیم؛ معلمی که در ۳۰ سالگی تازه وارد دانشگاه شود، در ۳۴ سالگی پا به کلاس می‌گذارد و باید تا بیش از ۶۰ سالگی تدریس کند. آیا چنین فردی می‌تواند شور و انرژی هم‌سطح نوجوانان کلاس درس داشته باشد؟ یا باید از همان ابتدا با خستگی و بی‌حوصلگی وارد میدان شود؟ معلمی که دیر شروع کند، دیر جا می‌افتد، و زود هم از پا می‌افتد.

چرا ظرفیت ورود جوانان افزایش پیدا نمی‌کند؟

اگر واقعاً دغدغه کمبود معلم است، چرا ظرفیت پذیرش جوانان را افزایش نمی‌دهید؟ چرا برنامه‌ی منسجم برای جذب و نگه‌داشت نیروی تازه‌نفس ندارید؟ چرا به ساده‌ترین و البته خطرناک‌ترین راه متوسل شده‌اید: تغییر عدد سن در بخشنامه، آن هم بدون سنجش تبعات بلندمدت؟!

این تغییر ساده، آبستن فجایعی است که آینده‌ی نظام آموزشی را تهدید می‌کند. دانشگاه فرهنگیان را به محل پُرکردن ظرفیت بیکار‌ها و افراد سرگردان تبدیل کردن، معنایش فقط یک چیز است: بی‌انگیزه‌ترین نسل معلمان در راه است.

جامعه‌ی ما امروز بیش از هر زمان دیگری به معلمانی جوان، پرشور و با افق بلندمدت نیاز دارد. این تصمیم، نه کمبود معلم را جبران می‌کند و نه کیفیت آموزش را حفظ؛ بلکه تنها خروجی‌اش کلاس‌هایی سردتر و نسلی بی‌انگیزه‌تر خواهد بود. آیا این همه زخم کهنه، برایتان کافی نیست که تیشه به ریشه آخرین امید‌های این نسل می‌زنید؟

تبعات این اقدام بدون برنامه و غیرکارشناسی را بسنجید! مسئولیتش تماماً با تصمیم گیرندگان این بی تدبیری است!

مطالب مرتبط