یادداشت دانشجویی
ترمیم، یا تعارض با سیاستها؟
نسخه ترمیم یافته سند تحول بنیادین در برخی موارد نه تنها با آرمانهای انقلاب اسلامی و بیانات رهبری همراستا نیست، بلکه در تعارض با آنها و نیز با مفاد برنامه توسعه هفتم قرار دارد.
یادداشت دانشجویی
نسخه ترمیم یافته سند تحول بنیادین در برخی موارد نه تنها با آرمانهای انقلاب اسلامی و بیانات رهبری همراستا نیست، بلکه در تعارض با آنها و نیز با مفاد برنامه توسعه هفتم قرار دارد.
به گزارش پایگاه خبری-تشکیلاتی بعثنا، محمد حسین اخوان، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان مرکزآموزش عالی شهدای مکه تهران پیرامون نسخه ترمیم یافته سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در یادداشتی نوشت:

اواخر دهه۸۰ و اوایل دهه ۹۰ با همت جمعی از افراد دغدغهمند و متخصص نظام تعلیم و تربیت کشور گفتمانی واحد مبتنی بر انقلاب اسلامی و اندیشه امامین انقلاب در حوزه تعلیم و تربیت با تعبیر و نگاشت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش همراه شد؛ سندی که هدف غایی آن تربیت نسلی متعهد به آیندهسازی انقلاب اسلامی و زمینهسازی برای فرج امام زمان (عج) و تحقق جامعه جهانی مبتنی بر عدالت کامل الهی است. این سند، پس از تدوین و با تأیید مقام معظم رهبری پس از ابلاغ؛ مقرر گردید طبق متن سند هر پنج سال یکبار مورد بازبینی و ترمیم قرار گیرد تا همواره روزآمد و پاسخگوی نیازهای تحولخواهانه در آموزش و پرورش در تناسب زمان باشد.
با این حال، این مهم در طول ۱۲ سال تحقق نیافت. فرآیند ترمیم سند در دولت شهید آیتالله رئیسی آغاز و با شهادت ایشان متوقف شد. پس از آن، با اهتمام ویژه آقای دکتر پزشکیان، سند ترمیمی به شورایعالی انقلاب فرهنگی بازگشت. با این حال، آنچه در نسخه ترمیمشده آمده، متأسفانه با اصول گفتمان اولیه سند فاصلهای چشمگیر دارد؛ بهگونهای که در برخی موارد نه تنها با آرمانهای انقلاب اسلامی و بیانات رهبری همراستا نیست، بلکه در تعارض با آنها و نیز با مفاد برنامه توسعه هفتم قرار دارد.
در ادامه، به برخی از این موارد اشاره میشود:
(مشارکت دانشگاههای برتر و حوزههای علمیه با مدیریت دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر فنی شهید رجایی در تنوعبخشی به مسیر ورود به معلمی، تربیت تخصصی حرفهای و دینی و حفظ کرامت دانش معلمان)
(مسئلهی جذب معلّم است؛ از کجا معلّم پیدا کنیم؟ چه جوری معلّم تربیت کنیم؟ به نظر من این دو دانشگاهی که شما دارید، بسیار چیزهای خوبی است. من سال ۹۷ در دانشگاه فرهنگیان همینها را گفتم. دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی یکی از آن بهترین مراکزی است که در کشور برای مسائل فرهنگ و مانند اینها به وجود آمده. باید این جور باشد که حتّی یک معلّم از غیر این مسیر وارد آموزش پرورش نشود. ما دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی را جوری ظرفیّتسازی کنیم و جوری سازماندهی کنیم که همهی معلّمین به قدر کفایت بیایند از اینجا عبور کنند و وارد آموزش و پرورش [بشوند]. حتّی دورههای کوتاهمدّتی که حالا برنامهریزی شده و دورههایی که وجود دارد، مثلاً یکساله و مانند اینها هم در سایه و در ضمن و با مسئولیّت این دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی باشد؛ این کار بسیار لازمی است. خب، پس یک نکته این شد که مسیر عبور معلّم و ورودش به آموزش پرورش صرفاً از اینجا باشد. حالا من اینجا به عزیزان مجلس هم سفارش کنم این طور نباشد که یک جوری تصویب کنند که مثلاً یک جمعی، یک وقت بیحساب به شکل برفانباری، همین جوری وارد آموزش پرورش بشوند؛ این جوری مصلحت نیست. هر کاری انجام میگیرد، ورودی معلّمین [باید] از طریق این دو دانشگاه باشد.(بیانات رهبری ۱۱/۰۶/۱۳۹۹)
(تقویت و گسترش مدارس غیردولتی با اصلاح و بازنگری قوانین و مقررات موجود، تسهیل در تأسیس و حمایت از فعالیتهای تربیتی آنان با حفظ کارکرد سیاستگذاری و نظارتی نظام تربیت رسمی و عمومی)
از این منظر انقلاب اسلامی، انقلاب مستضعفین است و گفتمان آن مبتنی بر تقویت جبهه محرومان و عدالت آموزشی است. در حالی که در شرایط کنونی که مدارس دولتی با مشکلات متعددی مواجهاند، تأکید بر تقویت مدارس غیردولتی (پولی) نهتنها همسو با این گفتمان نیست، بلکه برخلاف آن است. و این ها باعث تقویت نظام سرمایه داری و محدود شدن مدارس دولتی و همچنین کاهش کیفیت مدارس دولتی و… میشود.
(طراحی و اجرای نظام تشویق و پاداش مالی بر اساس میزان بهرهوری منابع در عملکرد مدرسه)
مقام معظم رهبری عدالت را «قرار گرفتن هر چیز در جای خود» میدانند.
>((بیانات رهبری در دیدار با معلمان ۱۴۰۴/۲/۲۷)).
>اما این راهکار به جای رویکرد عدالتمحور، نگاه صرفاً سرمایهگذاری دارد. نتیجه آن دوگانگی میان مدارس سرمایه دار و مستضعف خواهد بود. مدارس ثروتمند پول بیشتری دریافت میکنند و قویتر میشوند و مدارس محروم، ضعیفتر.
(طراحی سازوکارهای لازم در ارتقای حق خانواده در انتخاب آگاهانه مدرسه و نظارت بر کارکرد آن)
و در ادامه در این راهکار تیر خلاص را میزنیم!
به این نحو که با راهکارهای قبلی ما توانستهایم مدارس ضعیف (دولتی) و قوی (غیردولتی) تشکیل بدهیم و حق انتخاب را به خانوادهها میدهیم. و حجم انبوهی از خانوادهها هستند که به مدارس غیردولتی یا تعداد محدودی از مدارس دولتی روی میآورند. و خود به خود مدارس دولتی حذف یا تعداد محدودی از آنها باقی می ماند. و تعداد زیادی از افرادی که بضاعت پول دادن را ندارند مجبور به تحصیل در مدارس ضعیف هستند.
>(و کمکم نگاه نظام سرمایهداری بر ما حاکم میشود)
آنچه در این نوشتار آمد، تنها بخشی از ایرادات اساسی وارد بر نسخه ترمیمشده سند تحول بنیادین است. از جمله ایرادات حقوقی میتوان به تعارضهای آشکار در بند ۵ ماده ۳ و ماده ۱۲و…. اشاره کرد.
دغدغه اصلی ما این است که این سند آیا واقعاً میتواند زمینهساز تحولی عمیق در نظام تعلیم و تربیت کشور باشد؟ یا آنکه صرفاً یک بازنگری صوری و بیتأثیر را رقم زده است.
امید است که مسئولان ذیربط، با بهرهگیری از نظرات و همفکری افرادی که واقعاً دلنگران مسئله تربیت در کشور هستند، تصمیماتی در تراز انقلاب اسلامی اتخاذ نمایند. و گامی مؤثر برای آینده ایران عزیزمان برداشته شود.