شنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۴

تعلیم و تربیت، نه تکنیک؛ که میدان جهاد تمدنی است

«تحول در آموزش، بدون تغییر در نظام ارزشی و جهت‌گیری تمدنی، سراب است.» این گزاره کلیدی، محور اصلی سخنان دکتر صدیقی در نشست روز هفتم دوره بود.

تعلیم و تربیت، نه تکنیک؛ که میدان جهاد تمدنی است

به گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا، هفتمین روز از نهمین دوره نظام مباحث آموزش و پرورش با حضور دکتر صدیقی برگزار شد. در این نشست، دکتر صدیقی با نگاهی کلان و تمدنی به مسئله تعلیم و تربیت، بر ضرورت عبور از اصلاحات سطحی و تمرکز بر بازطراحی ساختارها و سازوکارهای نظام آموزشی تأکید کرد.

تعلیم و تربیت؛ از ساختار تا تمدن

در ابتدای نشست، استاد با تأکید بر ضرورت نگاه کل‌نگر به تعلیم و تربیت گفت: «تعلیم و تربیت نباید صرفاً در سطح رابطه‌ی فردی بین مربی و متربی دیده شود، بلکه باید در بستر تمدنی و در چارچوب یک نظام اجتماعی و فرهنگی تحلیل گردد. تحول واقعی تنها از این سطح ممکن است، نه صرفاً از سطح افراد یا نهادهای جزئی.»

نظام اجتماعی؛ فراتر از روابط فردی

وی در ادامه به تفکیک میان «رابطه اجتماعی» و «نظام اجتماعی» پرداخت: «رابطه اجتماعی، کنشی است میان دو عنصر انسانی، اما نظام اجتماعی ساختاری است پایدار، مستقل از افراد، و برخوردار از سازوکار درونی، مانند نظام بانکی یا نظام آموزشی. بنابراین برای تحول، تغییر بازیگران کافی نیست؛ باید ساختارها را بازاندیشی و بازطراحی کرد.»

نظام ارزشی؛ تعیین‌کننده اولویت‌ها

استاد افزود: «نظام ارزشی هر جامعه، جهت‌گیری‌ها و اولویت‌های آن را مشخص می‌کند. اگر در نظام آموزشی، عدالت به‌جای بهره‌وری در اولویت قرار گیرد، راهبردها و تصمیمات نیز متفاوت خواهند شد. نظام ارزشی، ریشه‌ی تحول است.»

نظام مدرن آموزش؛ اصلاح‌پذیر، نه تحول‌پذیر

وی تأکید کرد که نظام مدرن تعلیم و تربیت، گرچه اصلاح‌پذیر است، اما این اصلاحات در راستای بهینه‌سازی عملکرد درون خود این سیستم است، نه برهم‌زدن پارادایم آن. «ما نیازمند نگاهی تمدنی و ریشه‌ای هستیم، نه سطحی و تکنیکی.»

تحول تمدنی؛ نه اصلاح فنی

استاد با نقل قولی از امام خمینی گفت: «هنر، آن است که با جریان باطل بجنگد. این نگاه، باید به نظام آموزشی نیز تعمیم داده شود. بدون ساختن بدیل تمدنی، هرگونه اصلاح آموزشی، اسیر همان نظم موجود خواهد ماند.»

نقد الگوبرداری از مدل‌های غربی

در ادامه نشست، استاد به نقد الگوبرداری از الگوهایی مانند ژاپن و فنلاند پرداخت و گفت: «این نظام‌ها در نهایت انسان‌هایی را تربیت می‌کنند که در خدمت نظام سرمایه‌داری‌اند؛ بدون روحیه ظلم‌ستیزی یا استقلال فکری. باید مراقب باشیم تا صرفاً به تولید نیروی کار متخصص برای نظم جهانی سلطه تبدیل نشویم.»

تأکید بر جهت‌گیری در تحول

وی افزود: «تحول در آموزش‌وپرورش، بدون تغییر در جهت‌گیری، بی‌معناست. حتی اگر ظواهر دینی حفظ شود، اما اولویت‌هایی چون ایمان، عدالت، و ظلم‌ستیزی در سیاست‌ها جاری نباشد، آن نظام، اسلامی نخواهد بود.»

تصرف در سازوکارها؛ نه فقط محتوا

استاد بر لزوم بازطراحی مکانیزم‌های اداره نظام آموزشی تأکید کرد: «مدرسه، وزارت، و سیاست‌گذاری، همه باید با رویکرد اسلامی بازمهندسی شوند. بدون اصلاح ساختار، تغییر محتوا یا نیروی انسانی، ثمربخش نخواهد بود.»

نقش معلم؛ حامل باور و تحول

در پایان، به جایگاه کلیدی معلم در نظام تربیتی پرداخته شد: «حتی در غیاب محتوای اسلامی، معلم می‌تواند با نیت، سبک رفتار، و جهت‌گیری ارزشی خود، نظام تربیتی را دگرگون کند. بدون باور معلمان، تحول ممکن نیست.»

تعلیم و تربیت، ساحت تمدن‌سازی است. آن‌گاه که انسان‌ها را برای مبارزه با باطل، برای عدالت و برای توحید آماده کند؛ نه صرفاً برای مهارت‌آموزی و ورود به بازار کار.

مطالب مرتبط