یکشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۴

۱۹:۰۲ - ۱۴۰۴/۰۹/۰۴

تغییر در ساختار دانشگاه فرهنگیان یا انحلالی آرام و پیوسته؟

دانشگاه فرهنگیان به‌عنوان مرکز تربیت نیروی تراز انقلاب اسلامی اهمیت بالایی دارد؛ اما بازآرایی ساختار و تفویض اختیار به استان‌ها می‌تواند به تضعیف هویت تربیتی و عدالت آموزشی منجر شود. تصمیم‌گیری در این حوزه نیازمند تفکر دوراندیش و حفظ مامو...

ساختار جدید دانشگاه فرهنگیان

به گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا، زهرا مهری‌ثابت؛ معاونت رشد و کادرسازی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان بنت‌الهدی صدر رشت در یادداشتی نوشت:

دانشگاه فرهنگیان، مرکز ثقل نظام تعلیم و تربیت است. جایگاه و اهمیت این دانشگاه در تربیت نیروی تراز انقلاب اسلامی بسیار مشهود است. هیچ دستگاهی به اندازه آموزش و پرورش، زمان لازم برای پرورش و تربیت را ندارد؛ ۱۲ سال از بهترین عمر دانش آموزان در اختیار آموزش و پرورش است؛ هر تغییری که در ساختار دانشگاه فرهنگیان ایجاد شود، ابتدا منجر به تغییر در روند تربیت معلمان می‌شود و در ادامه، تغییر نحوه آموزش و پرورش دانش آموزان را در پی خواهد داشت.

 حال آیا بازآرایی ساختار و سازمان دانشگاه فرهنگیان (یک دانشگاه ملی و ۳۱ دانشگاه استانی)، منجر به بهبود تربیت معلمان تراز انقلاب اسلامی می‌شود؟

دانشگاه فرهنگیان یک دانشگاه ماموریت محور است و هدف آن بازآفرینی هویت تربیتی و فرهنگی معلم ایرانی_اسلامی می‌باشد؛ وزارت علومی شدن و همتراز قرار دادن دانشگاه فرهنگیان با سایر دانشگاه ها، یعنی دور شدن از این آرمان؛ یعنی انکار کردن نقش خطیر دانشگاه فرهنگیان در جامعه و اولویت پیدا کردن آموزش بر تربیت حرفه ای، تمرکز بر تبدیل معلم به ماشین مقاله نویس و تضعیف روحیه تربیتی و معنوی دانشگاه.
وزارت علومی شدن دانشگاه فرهنگیان، یعنی انحلال آرام و خاموش این دانشگاه و منکر شدن ارزش و فلسفه‌ی وجودی این کارخانه انسان سازی.

بازآرایی ساختار و سازمان دانشگاه فرهنگیان و تفویض اختیار به استان ها جهت نحوه اداره آن، در ادامه منجر به تجزیه هویتی و تضعیف انسجام اجتماعی و هویت ملی می‌شود.

این نگاه افراطی به تمرکززدایی در دراز مدت می تواند منجر به تغییرات جدی در نظام تعلیم و تربیت شود و همچنین در برخی از استان ها، سیاست را به میدان آموزش و پرورش بیاورد که می‌تواند منجر به دور شدن از آموزش ملی شود که در ادامه یکپارچگی تربیت را در کشور از بین می‌برد و موجب واگرایی گفتمانی و تربیتی خواهد شد. این امر تضعیف وحدت و انسجام ملی در جامعه را به دنبال خواهد داشت؛ چراکه معلمان به عنوان انتقال دهنده ارزش ها، دیگر نمی‌توانند معانی و مفاهیم مشترک را انتقال دهند زیراکه هر استان تصمیم خواهد گرفت که چه نوع مفاهیمی در دانشگاه فرهنگیان منتقل و چه نوع معلمی تربیت شود که انتقال دهنده ارزش ها و اهداف های مدنظر به دانش آموزان باشد.

از دیگر معایب این تصمیم، کاهش کیفیت تربیت معلم به واسطه تفاوت در منابع انسانی و مالی استان ها است که باعث می‌شود عدالت آموزشی در استان هایی که از امکانات مالی و انسانی ضغیف تری برخوردارند، به فراموشی سپرده شود.

با توجه به اهمیت دانشگاه فرهنگیان در تربیت نیروی تراز انقلاب برای رسیدن به تمدن اسلامی، باید از هر تصمیمی که ما را از این هدف مقدس دور کند، اجتناب ورزیم و اگر تصمیمی گرفته می‌شود همراه با پشتوانه فکری درست باشد و دوراندیشی لازم را نیز داشته باشد؛ چراکه بعضی تصمیمات نتایجی را به دنبال خواهند داشت که به راحتی قابل تصحیح نیستند و چندین نسل را آسیب می‌رسانند.

مطالب مرتبط