تمدنسازی، از خیال فرهنگی تا نظم حکومتی
در پنجمین روز از دوره نظام مباحث آموزش و پرورش، چیستی تمدن از منظر پیوند درونی فرهنگ، حکومت، شهر و نوآوری بازخوانی شد؛ جایی که نوشتار، حافظه تمدن است، و شهر، کالبدی برای زیستن در نظمهای پیچیده و معنادار.
در پنجمین روز از دوره نظام مباحث آموزش و پرورش، چیستی تمدن از منظر پیوند درونی فرهنگ، حکومت، شهر و نوآوری بازخوانی شد؛ جایی که نوشتار، حافظه تمدن است، و شهر، کالبدی برای زیستن در نظمهای پیچیده و معنادار.
به گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا، پنجمین روز از دوره «نظام مباحث آموزش و پرورش» در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۴ برگزار شد. این جلسه با حضور حجتالاسلام رهدار به بررسی نسبت فرهنگ، حکومت، فناوری و تمدن اختصاص داشت؛ موضوعی که از منظر تمدنپژوهی اسلامی، بنیانهای حکمرانی، معماری اجتماعی و هویت فرهنگی را به چالش میکشد.
در آغاز نشست، حجتالاسلام رهدار با تأکید بر اینکه شهر صرفاً یک سکونتگاه نیست، تصریح کرد: «شهر، صورتظاهری یک نظم اجتماعی پیچیده، متراکم و تخصصگراست. آنچه شهر را از روستا متمایز میکند، معماری یا جمعیت نیست، بلکه حضور نظامهای تکنولوژیک و حکومتی است.»
به گفته وی، تفکری که بتواند تمدن بیافریند، پیش از آنکه حکومتساز باشد، فرهنگساز است. چرا که تمامی نمودهای تمدنی، در نهایت از معبر حکومت عبور میکنند و نیاز به سازماندهی دارند.»
در ادامه، ایشان با تأکید بر تفاوت جامعه ساده با جامعه تمدنی گفت: «پیش از تمدن، هر فرد یا خانوادهای، خود عهدهدار تمام نیازهای خویش بود. تمدن زمانی آغاز میشود که تخصصگرایی جای خودکفایی مینشیند؛ و انسانها برای تأمین نیازهایشان به یکدیگر نیازمند میشوند.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: «تمدن بدون نوآوری شکل نمیگیرد. یکی از مهمترین تمایزهای میان تمدنها، فناوری و بهویژه معماری آنهاست. هر تمدنی، زبان خود را در معماریاش فریاد میزند. معماری، چهره بیرونی باورهای یک تمدن است و در بستر شهر معنا پیدا میکند.»
نوشتار؛ حافظه تمدناستاد با اشاره به نقش نظام نوشتاری گفت: «تاریخ تمدنها، از زمان پیدایش خط آغاز میشود. زمانی که انسان توانست خودش را ثبت کند، تمدن آغاز شد. نوشتار، حافظه تمدن و گواه پایداری فرهنگی است.»
در بخش دیگری از جلسه، شش رویکرد مختلف به رابطه با تمدنهای دیگر مورد بررسی قرار گرفت:
اخذ مطلق: پذیرش کامل تمدن غالب و کنار گذاشتن هویت خودی. این رویکرد در برنامههای توسعهای رایج بوده و شکستخورده است.
الهام: الگوبرداری بومی، مانند سبک مقاومت که از انقلاب اسلامی به دیگر ملتها الهام داده است.
استخدام: بهرهگیری از عناصر تمدنی دیگر با بازتعریف جایگاه آنها.
گزینش: انتخاب گزینشی مؤلفههای تمدنی دیگر؛ رویکردی که به دلیل شبکهای بودن تمدن، ناتمام میماند.
طرد مطلق: انکار کامل تمدنهای دیگر، که معمولاً واکنشی احساسی و ناپایدار است.
صرف: بازتعریف و بومیسازی مفاهیم تمدنی وارداتی، تا جایی که به کل در گفتمان جدید حل شوند.
در ادامه جلسه، هفت رکن تمدن بهتفصیل تحلیل شد:
نظام دینی (باور و ارزشها)
نظام فکری و عقلی
نظام علمی و معرفتی
نظام سیاسی و حقوقی (عدالت محور)
نظام اقتصادی (تولید، توزیع، مصرف)
نظام فرهنگی و هنری
نظام اجتماعی (طبقات و تعاملات)
استاد تاکید کرد: «تمدن بدون فرهنگ ممکن نیست. فرهنگ، نرمافزار تمدن است و تمدن، وجه سخت فرهنگ. فرهنگی که نتواند در عرصه قدرت، فناوری، اقتصاد و هنر خود را بروز دهد، فرهنگ کوتولهای است.»
در بخش پایانی نشست، با تأکید در تفاوت نگاه تمدنی اسلام به ساختار قدرت، عنوان شد: «در نگاه اسلامی، تفکیک قوا مطرح نیست؛ بلکه تقسیم قوا وجود دارد. هدف نه استقلال نهادها، بلکه هماهنگی و همافزایی در مسیر تحقق عدالت و توحید است.»