به گزارش پایگاه خبری-تشکیلاتی بعثنا، محدثه خلیلی، معاونت سیاست ورزی حوزه خواهران شهر تهران در یادداشتی پیرامون آتشبس موقت جنگ نوشت:
امروز ما برای اصلاح جهان میجنگیم، پس نباید عجله کنیم. ما برای قدرت خودمان نمیجنگیم که اگر این بود، نابودی رژیم جعلی اسرائیل برای ما سهل است. ما هدف بزرگتری داریم که آن هم نه فقط بیداری ملتها، بلکه تمام بشریت است. نگاهی به تاریخ نشان میدهد که بارها رخ داده است که طرفی که در جنگ پیروز شده، در روایتسازی مغلوب است. پس حواسمان را جمع کنیم که چه چیز را روایت میکنیم، زیرا ما پیروز قطعی این صحنه بودیم. برای شروع لازم است ابتدا به نقش خون شهیدان در استمرار انقلاب اسلامی نگاهی بیندازیم. خداوند به نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
«ای نبی من، به تو چیزی دادهام و در قبالش از تو و ذریهات و از تمام کسانی که به من و تو ایمان آوردهاند، خون میخواهم.»
این خون از زمان رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله شروع شده و به ذبح عظیم امام حسین علیهالسلام رسید.
این مسیر همچنان پابرجاست. نگاهی به چندین سال اخیر نشان میدهد که جمهوری اسلامی هر زمان در مسیر سستی بوده است، خون صیادها، کاظمیها، طهرانیمقدمها، حججیها، سلیمانیها و… مانع این بههمریختگی شدهاند. این خط شهادت همیشه مانع نفوذ دشمن بوده و جامعه را نجات داده است. ناراحتی و از دست دادن، بخشی از هویتِ مبارزه است، اما نیروی انقلابی نباید در این مرحله خود را حبس کند؛ بلکه باید خود را تقویت کند و اهل تفکر باشد. باید میدان را تحلیل و بررسی کند و روایت صحیح از این میدان نبرد داشته باشد.
اگر بخواهیم کمی درباره شرایط جنگ تحمیلی اخیر صحبت کنیم، باید در رأس تحلیلها و گفتگوهایمان جایگاه ولایت فقیه در کشورمان را مورد توجه قرار دهیم. تنها رهبری که در شرایط از دست دادن فرماندهان نظامی، نه تنها سریع اقدام به جایگزین کردن آنان کردند، بلکه شرایط را بازیابی نمودند؛ یعنی طی دوازده ساعت، مسیر را به نفع جمهوری اسلامی تغییر دادند. عملیات نظامی و شکستهای متوالی دشمنان نشان داد که ایران نه تنها توان نظامی، بلکه قدرت معنوی خود را نیز به رخ جهان کشیدهاست.
حال باید به دو سؤال پاسخ دهیم:
- ۱. از جنگ چه میخواستیم؟
- ۲. نقش ما چیست؟
برای پاسخ به سؤال اول، ابتدا باید گفت که این جنگ تحمیلی صرفاً یک جنگ بین ایران و اسرائیل بر سر مسائل هستهای نیست. این یک نزاع بین حق و باطل است، نزاعی بین شیعه و یهودِ صهیونیستی. حضرت آقا در سخنان اخیرشان به سه نکته اشاره کردند:
«رهایشان نخواهیم کرد»، «بیچاره خواهند شد»و «پشیمان میشوند».
در اینجا، رهبر معظم انقلاب اسلامی از نابودی کامل این رژیم منحوس سخنی نگفتند، زیرا این اتفاق باید گام به گام و مرحله به مرحله رخ دهد، تا زمانی که مردم اسرائیل با پای خود خانههایشان را ترک کنند و آمریکاییها خودشان دست از حمایت اسرائیل بردارند. پس منطق انقلاب اسلامی کشتار و تعداد تلفات نیست، بلکه قدرت پاسخگویی و حذف صهیونیستها با دست خودشان از سرزمینهای اشغالی است. رژیم آمریکا و رژیم باطل اسرائیل و متحدانشان، خود پیشگامان آتشبس بودند، نه جمهوری اسلامی؛ و این خود یک پیروزی و فتح است که نباید به سادگی از آن عبور کرد. آتشبس یک تاکتیک جنگی و به معنای توقف جنگ است، نه خاتمه آن و پذیرش صلح.
اگر از زمان شروع جنگ تا پایان ۱۲ روز، سیرِ توئیتهای ترامپ قمارباز را بررسی کنیم، متوجه میشویم چرا این آتشبس برای دشمن یک شکست و برای جمهوری اسلامی یک پیروزی است. پس از پاسخگویی ما نسبت به حمله رژیم آمریکا و آسیب دیدن بزرگترین پایگاه هواییشان در غرب آسیا، خبر بستهشدن تنگه هرمز برای آمریکاییها و متحدانشان و بزرگترین شرکتهای اقتصادی در ایالات متحده، یک خطر جدی محسوب شد. حال نوبت جمهوری اسلامی بود که در موضع قدرت بایستد و ترامپ، از طریق واسطه، خواستار آتشبس و توقف شود. وظیفه و نقش ما به عنوان دانشجومعلم و جامعه معلمان، تبیین و بیان حقیقت در بین آحاد مردم است.
آتشبس اخیر و عقبنشینی دشمن، به هیچ وجه به معنای پایان جنگ نیست، بلکه یک پیروزی است که باید با هوشیاری و حفظ موقعیتها، همراه باشد. در پایان، پیروزی واقعی در جهاد و مقابله با دشمن، صرفاً بر اساس تلفات نیست، بلکه بر انسجام ملی، وحدت ملی و پایبندی به اصول الهی است.