نطق نمایندهی بسیج دانشجویی استان قزوین در دیدار با امام جمعه
بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان قزوین در دیدار با امام جمعه استان به ایراد نطق پیرامون اهمیت معلم پروری، مشکلات متعدد این مرکز، و خبر برگزاری برنامه ای غیرفرهنگی در آمفی تئاترش پرداخت.
بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان قزوین در دیدار با امام جمعه استان به ایراد نطق پیرامون اهمیت معلم پروری، مشکلات متعدد این مرکز، و خبر برگزاری برنامه ای غیرفرهنگی در آمفی تئاترش پرداخت.
به گزارش پایگاه خبری-تشکیلاتی بعثنا، بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان قزوین، در دیدار با امام جمعه استان قزوین، آیت الله حسین مظفری، در پردیس دانشگاه فرهنگیان شهیده بنت الهدی صدر به ایراد نطق پیرامون بی توجهی مسئولین به اهمیت معلم پروری در دانشگاه فرهنگیان قزوین و مشکلات متعدد این مرکز، به علاوه خبر جدید منتشر شده مبنی بر تصمیم استان بر برگزاری برنامه ای غیر فرهنگی و غیر تربیتی در آمفی تئاتر آن پرداختند و اعتراض خود را شرح دادند. متن نطق مذکور بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
امام جمعه محترم قزوین و نماینده بزرگوار ولی فقیه
سلام علیکم
سلطانی هستم دانشجومعلم رشته آموزش ادبیات فارسی، خادم تشکیلات بسیج دانشجویی و نماینده همسنگرانم و همدانشگاهیهای آرمانخواهم.
اولا تشکر میکنم بابت تشکیل این جلسه، از شما و دست اندرکاران، مسئولین محترم دانشگاه فرهنگیان قزوین که شاهد زحمات و تلاشهای ایشان بوده و هستیم.
اما به سراغ عرایضم میروم.
جناب آقای مظفری!
اینجا دانشگاه فرهنگیان یا همان تربیت معلم است.
دانشگاهی قبلا در آن حضور یافته اید و سپاسگزاریم که امشب هم به اینجا تشریف آورده اید تا از نزدیک شاهد مطالبات دانشجویان باشید و مسائل را مشاهده بفرمایید.
اما کدام مسائل؟ از ابتدا شروع میکنم:
احتمالا اگر کسی برای اولین بار به دنبال دانشگاه ما بگردد به سادگی آن را نخواهد یافت. نه از روی محیط اطراف، نه سردر، نه تابلو و نه حتی ساکنین اطراف. دانشگاهی که نه فقط در اذهان مسئولین بلکه حضور فیزیکی اش هم فراموش شده است. اکثر ما دانشجومعلمان، خصوصا آنها که غیرقزوینی بودیم خاطرات جالبی از پیدا کردن دانشگاهمان داریم و بعد، نابود شدن تصوراتمان که این دانشگاه دقیقا چه چیزش شبیه دانشگاه است؟!
کمی جلوتر برویم و وارد شویم.
دانشگاهی که به خاطر کمبود فضا و استضعاف به دو قسمت تقسیم شده و دیوار مضحکی بین حیاط آن کشیده شده است تا بتوانیم دو پردیس خواهر و برادر داشته باشیم!
هر پردیس مملو از دانشجو است. هرفضایی که پیدا شده تبدیل شده به کلاس یا اتاق. سالن مطالعهای که تبدیل به سه کلاس آموزشی شده و نمازخانههای خوابگاه که اکنون اتاق هستند. جای خالی پیدا نمیشود.
جلوتر برویم، سرکلاس بنشینیم.
استاد وارد می شود و می گوید به جایی آمده اید که در آن علم نیست، استاد خوب نیست، پول نیست! حراست هست، فقر هست، و هزار علت ناامیدی دیگر.
بله متاسفانه ما اساتیدی داریم که هیچ تعلقی به اسلام و حتی ایران ندارند. داریم اساتیدی که علم و تخصص لازم را ندارند. و چقدر اساتیدی که نداریم. نسبت هیئت علمی به دانشجو در دانشگاه فرهنگیان در سال ۴۰۱، یک به ۱۱۰ بوده است.
البته این را عرض میکنم که مخاطب این انتقادات نه صرفا مسئولین بزرگوار دانشگاه ما، که تصمیم گیران دانشگاه فرهنگیان و آپ در سطح کلان و کشوری هستند. چرا که حل ریشهای بسیاری از این موارد به دست مسئولین دانشگاه ما نیست و آنها خود به کمبود بودجه و فضای دانشگاه، کمبود هیئت علمی و… معترض هستند.
اما چند لحظه، این توصیفها را متوقف میکنم تا بگویم امشب در دانشگاه ما چه خبر است.
اگر از درب اصلی وارد شده باشید احتمالا این صحنه را دیده اید:
رفت و آمد افرادی که نه شبیه دانشجو هستند نه استاد و نه حتی قشر عادی مردم در خیابان. آنها اینجا چه میکنند؟ کسانی که تناسبی به محیط تربیت معلمان انقلاب اسلامی ندارند.
امشب دانشگاه ما میزبان برنامه ضیا و شایع است. برنامه ای که به تهیه کنندگی و اجرای علی ضیا، مجری ممنوع التصویر صدا و سیمای جمهوری اسلامی برگزار میشود. فردی که با یک جستجوی ساده میتوانیم با مواضع ضدنظام و ضداخلاق او آشنا شویم. و البته رپر حاشیه داری به نام شایع در این برنامه حضور دارد و مطمئنا اجرا خواهد داشت. شبه کنسرتی که در پوشش برنامه گفتگومحور برگزار میشود.
حاج آقای مظفری حال که این پدیده متناقض و عجیب و باورنکردنی را خود مشاهده فرمودید از شما سوال میکنیم: آیا دانشگاه فرهنگیان، آمفی تئاتر معلم شهید محمدعلی رجایی جای چنین برنامهای است؟ از این گذشته، چرا این برنامه مجوز در ایران اسلامی دارد؟
از شما سوال میکنیم در مجموعه استان قزوین
چه میگذرد؟
چرا که وقتی به مسئولین دانشگاهمان مراجعه میکنیم و میگوییم چرا باید کنسرتها در چنین جای مقدسی برگزار شود، اظهار میدارند که این تصمیمی استانی است.
آیا در این استان تنها همین یک آمفی وجود دارد؟؟
خوب شد که هست تا باعث شود اسم دانشگاه فرهنگیان در استان فراموش نشود!
بله موضوع خیلی عمیق تر است.
سالهاست که این دانشگاه در فرع و حاشیه مسائل کشور است. البته نه در سخنرانیها و صحبتها، بلکه در عمل و واقعیت موجود. نه فقط پردیس قزوین، که تمامی پردیسها.
مگر نه این است که آینده ایران را باید در حال آموزش و پرورش آن دید؟ و مگر محور این نظام معلم نیست؟! شما بفرمایید دانشگاه فرهنگیان موجود معلم انقلاب اسلامی را پرورش میدهد؟
بررسی کنیم، آیا گزینش مناسبی برای ورودیهای آن وجود دارد؟ گزینشی که به یمن دولت جدید مهربانتر می باشد! از ورودی که بگذریم، خروجی این دانشگاه چه کسانی هستند؟ کسانی که انقلاب اسلامی را بازتولید میکنند؟ انسانهایی در سطح تمدن نوین اسلامی پرورش میدهند؟
آرمانخواه هم که نباشیم آیا با چنین سیستمی که در دانشگاه ما هست چند _معلم نه_ مدرس معمولی مطلوب پرورش مییابند؟
به عنوان دانشجوی ترم آخر اینجا عرض میکنم که چنین نیست مگر به استثنا و نه قاعده.
آموزش و پرورش دستگاهی در عرض سایر دستگاهها نیست. اینجا فرق میکند. حساسیت تعلیم و تربیت در کشور در سطح امنیت ملی است! فقط گویا طولانی مدت بودن بازدهی آن، مسئولین را در خواب فرو می برد.
خوابی که بعضا سهوی و بسیار هم عمدی است. خواب جریانی که برای کاستن از هزینههای اصطلاحا بیت المال، پیشنهاد می دهد برای معلم شدن، دورهی یک ساله، حتی یک ماهه کافی است! مسیرهای متنوع برای جذب و تربیت معلم که نه، مدرس را پیشنهاد میدهد.
نگاهی که در تضاد با منظومه فکری رهبر انقلاب است که سال هاست، سال هاست میفرمایند هزینه برای آموزش و پرورش سرمایه گذاری است. رهبری که سال ۹۷ خود در پردیس فرهنگیان تهران حاضر شد تا آنجا بگوید که دانشگاه فرهنگیان کما و کیفا باید توسعه پیدا کند.
آیا تحقق این فرمان حداقل در استان ما دیده میشود؟
جلسه هیئت امنای استان دانشگاه ما به ریاست استاندار ۸ سال است تشکیل نشده است. دانشجویان ما فضای کافی برای خوابگاه و تحصیل ندارند. چند وقت پیش شنیدم یکی از کلاس ها در فضای سبز حیاط تشکیل شده!
خانه معلم پشت پردیس ما که زمین آن وقف تربیت معلم است به هزار زحمت و پیگیری و بعد از مدت ها، دو طبقه اش به صاحبان واقعی اش رسیده در حالی که در طبقه پایینش همزمان مراسم و عروسی برگزار میشود. هم دانشگاهی های بنده از سر و صدای این مراسمات، محیط نامناسبشان و بوی غذای آنها رنج میبرند. در حالیکه این فضا شرعا و قانونا متعلق به آنهاست.
کجاست توسعه کمی؟ کدام توسعه کیفی؟
دیدار سالیانه رهبری با معلمین نه یک دورهمی در خانه پدربزرگ و حرف هایی تعارفی برای ما، بلکه شامل دستوراتی برای اجرا هستند…
اگر مسئولین محترم نظام به دنبال ایجاد تمدن نوین اسلامی هستند، رهبر گام دوم انقلاب، پایه ریزان این تمدن را معلمان دانسته است…
از شما سپاسگزارم که با وجود لغو برنامه، تشریف آوردید. انشاءالله شاهد ادامه حضور شما و نقش آفرینی پدرانه شما در راستای اعتلای این دانشگاه مقدس و سرنوشت ساز باشیم.
درنهایت عذرخواهی میکنم که به عنوان شاغل شغل انبیا اظهاراتی در این سطح داشتم. اما چه باید کرد که ناچاریم به بیانشان…
مجددا تشکر میکنم و عرایضم رو با صلواتی بر محمد و آل محمد به اتمام میرسانم.