نقشهراه تحول آموزشوپرورش؛ بازخوانی سه ضلع منابع انسانی، مدیریت و برنامهدرسی
تحول در آموزشوپرورش، بدون بازتعریف انسان، ساختار و محتوا ممکن نیست. روز هشتم نظام مباحث، تلاشی بود برای شناسایی این سه ضلع در مسیر تمدنسازی.

تحول در آموزشوپرورش، بدون بازتعریف انسان، ساختار و محتوا ممکن نیست. روز هشتم نظام مباحث، تلاشی بود برای شناسایی این سه ضلع در مسیر تمدنسازی.
به گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا، در هشتمین روز از دوره نظام مباحث آموزش و پرورش سه نشست تخصصی با هدف واکاوی چالشهای بنیادین نظام تعلیموتربیت کشور، در سه حوزهی «منابع انسانی»، «چالشهای مدیریتی»، و «برنامهدرسی» برگزار شد.
در نخستین نشست، آقای حسینی با تمرکز بر جایگاه منابع انسانی، بر این نکته تأکید کرد که هرگونه تحول واقعی در نظام آموزشوپرورش، از تغییر در نگاه به نیروی انسانی آغاز میشود. وی با اشاره به مفهوم حلقههای میانی در منظومهی فکری تمدن نوین اسلامی گفت: «این حلقهها، مردمانیاند با چهار ویژگی: صحنهشناسی، تعیین جهتگیری، ظرفیتشناسی و توانایی حل مسئله. بدون این حلقهها، پیوند نظریه و عمل، آرمان و واقعیت برقرار نخواهد شد.»
در ادامه، به دستهبندی مسائل نظام آموزشوپرورش به دو بخش کمی و کیفی پرداخته شد.
در بُعد کمی، مواردی چون تعداد معلمان، مدارس و مناطق آموزشی تحلیل شد. در بعد کیفی، فرآیندهای جذب، آمادهسازی، نگهداشت و ارزیابی نیروی انسانی مورد بحث قرار گرفت.
در دومین نشست، آقای رفیعی به تبیین چالشهای مدیریتی در ساختار آموزشوپرورش پرداخت. وی تأکید کرد که نظریهها و رویکردهای مدیریتی در این حوزه، ریشه در فلسفههای تربیتی دارند و نمیتوان آنها را مستقل از مبانی نظری تحلیل کرد. از جمله مسائل مطرحشده در این جلسه:
۱. سلطهی مدیریت اداری کنترلگر
۲. گرفتار شدن در دوگانهی دولتیسازی/ خصوصیسازی
۳. مواجههی منفعل در برابر نهادهای بینالمللی
۴. تقلیل مشارکت مردمی به مشارکتهای صرفاً اجتماعی
همچنین، به برخی گرههای بنیادی در نظام آموزش اشاره شد؛ از جمله:
۱. بحران در تعریف هویت معلم
۲. بیهویتی فعل تربیتی
۳. ابهام در مقصد و کارکرد نهاد آموزشوپرورش
۴. پذیرش ناخودآگاه رویکردهای پوزیتیویستی
در سومین نشست، با مدیریت آقای ملاشاهی، موضوع برنامهدرسی مورد واکاوی قرار گرفت. وی با اشاره به خاستگاه تاریخی این مفهوم، گفت: «اصطلاح برنامهدرسی نخستینبار توسط فرانکلین بابیت در سال ۱۹۱۸ بهکار رفت. اما امروز، معنای آن دستخوش تحولات اساسی شده است.»
وی با ارجاع به تعبیر دکتر ملکی، برنامهدرسی را طرحی از پیش تعیینشده اما دارای انعطاف برای یادگیری دانست. همچنین بیان شد که اختلافنظر فلاسفه درباره برنامهدرسی، گویی از «اتاق فرمانی نامرئی» هدایت میشود که بر ابعاد طراحی، اجرا، تدوین و ارزشیابی آن اثرگذار است.
در ادامه، به نقش سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی بهعنوان «قلب تپنده نظام آموزشی ایران» اشاره شد. استاد بر این نکته تأکید کرد که برنامهدرسی جمهوری اسلامی باید «برش تربیتی» برنامهی پیشرفت کشور باشد؛ بدین معنا که وقتی توسعه یک مسئلهی فردی تلقی شود، فرد باید خود را از ابتدا تا انتها درگیر آن بداند.
تعلیم و تربیت، زمانی به ساحت تمدنسازی راه مییابد که هویت، مدیریت و محتوا، همسو با آرمانهای توحیدی، عدالتمحور و استقلالخواهانه بازتعریف شوند.