به گزارش پایگاه خبری-تشکیلاتی بعثنا، هانیه مهدوی فعال بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان در یادداشتی به موضوع جنگ عرصه تعلیم و تربیت پرداخت:
جنگ پیروزمندانه
چند روزی است که از جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی به کشور عزیز ما میگذرد.
جنگی که در آن برخی فرماندهان بزرگ و هموطنان عزیزمان را از دست دادیم اما در عین حال ضربات سنگینی به هیمنه دشمن وارد کرده و اتحاد و انسجام ملی خودرا به رخ آنان کشیدیم.
روزهای سختی بود اما ما خیالمان از دلاوری رزمندگان، پدافندی که با تمام قدرت سعی بر دفع حملات دشمن داشت و موشک هایی که بر قلب رژیم صهیونی نشست و بار دیگر دست یاری خدا را همچون داستان موسی(ع) در گشودن نیل در برابر لشکر فرعونیان با برهم زدن قدرت گنبد پوشالی و نظامی دشمن بر ما نشان داد، راحت بود. جنگی که سالهای سال است شروع شده و تا نابودی کامل جبهه باطل ادامه خواهد داشت.
نبردی پرصدا روی حالت سکوت
این جنگ تذکری جدی برای توجه به بقیه موضوعات و جنگ و حملات دشمنان در حوزههای دیگر نیز بود. تداعیگر موشک هایی که سالهاست از زمین دشمن بر سر تعلیم و تربیت ما شلیک میشود اما بعضا فقط سعی میکنیم به جای مقابله با آنها دست هایمان را روی گوش ها بگیریم تا صدای بلندشان ما را آزار ندهند و غافلانه از کنارشان عبور کنیم.
جنگی که یادآور پدافندی شد که باید برای مقابله با حملات فرهنگی و تربیتی همواره فعال باشد تا دست دشمن را از تفکر مضری که میخواهد بر سر فرزندان این مرز و بوم فرود بیاید؛ کوتاه کند اما آنچنان که باید فعال نیست.
خطر پهپادهای داخلی را جدی بگیریم
آری در این جنگ بزرگ تربیتی نیز پهپادهایی که به دست فریب خوردگان و مکاران داخلی با تفکر و نگاه جبهه دشمن، در جایگاه تصمیمگیری، جهتدهی و اقدام و عمل از سطوح کلان گرفته تا خرد برای نابودی تعلیم و تربیت ساخته و پرداخته میشود هم وجود دارد؛ اما کو بانگی که از تریبون ها برخیزد و فریاد هایی که از بن جان مردم و دلسوزان در تقابل این جبهه حق و باطل بلند شود؟
در این میدان کجاست جبهه و بسیجی که با هر تحرک و تصمیم مشکوک در حوزه تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش نسبت به خطراتی که آن را تهدید میکند، هوشیار شود و اقدامات لازم را انجام دهد؟
واژه هایی که نعمتاند
این میدان هم نیازمند فرماندهان، رزمندگان و گوشبهفرمانانی است که به سخنان ولی امر خود در زمینه آموزش و پرورش توجه کرده و سعی کنند واژه به واژه سخنان ولی امر جامعه را جامه عمل بپوشانند است.
چقدر در این روزها دل به سخنان گرم و رهنمود های مقام معظم رهبری میسپردیم و حکم، آنچه تو گویی سر میدادیم و تنها منتظر یک پیام و فرمان از ایشان بودیم تا مطابق آن عمل کنیم؟ حال آنکه سالهاست فرمان جهاد در حوزه آموزش و پرورش و رهنمود های مقام معظم رهبری در این حیطه برای ما صادر شده اما آنچنان که باید جامه عمل برآنها پوشیده نمیشود و مورد غفلت قرار میگیرند.
نبرد و دفاع مقدس درتمام عرصه ها
غرض بیان سخنان شعاری نیست، اما تنها در جهت تقریب جنگ ۱۲ روزهای که با پوست و جان آنرا لمس کردیم، با جنگی که حتی همواره در عرصه نظامی هم با طبعات آن در ابعاد مختلف از جمله رسانه و… مواجه هستیم، دست به دامان تشبیه شدیم. تشبیهی که وجه شباهتِ مشبه و مشبهبه آن، نبردی است که همواره بر مدار حق و باطل میگردد. نزاعی که نه تنها در جبهه نظامی بلکه در عرصه های دیگر هم خود را نمایان کرده و کمر به نابودی ما بسته است.
چه تفاوتی بین تجاور دشمن به خاک، اشغال مرزها، امکانات و دستاوردهای سیاسی، نظامی و اقتصادی یک کشور با تعدی به استقلال فکر، هویت، آرمانخواهی و مفاهیم بلند انسانی یک جامعه وجود دارد؟ مگرنه آنکه دفاع از کشور نیز برآمده از همین تفکرات و برپایه عقاید دینی، حفظ استقلال و آرمان تشکیل حکومت جهانی حق و عدل میباشد و اعتقاد به همین مفاهیم است که پیروزی در نبرد نظامی و سیاسی را به ارمغان میآورد؟
همه در خط مقدم تعلیم و تربیت
در این جنگ نیز باید همه توانایی هارا به خط کرد. به تهدیدات و حملات دشمن توجه نمود و سعی در نابودی و دفع حملاتش کرد. با توکل به خدا و مدد الهی و تکیه به مهمترین نیروی این جبهه یعنی نیروی انسانی و نقش بی بدیل معلمان، به تفکرات باطل پایان داد و دست بدخواهان را کوتاه کرد.
همانطور که در این چند روز هرآنکه نسبت به جان و آرمان خود و دیگری احساس مسئولیت میکرد پای کار آمد؛ و همه امکانات از صدا و سیما گرفته تا وزارتخانه ها و نیروهای مختلف مردمی بسیج شدند، اگر جنگ در عرصه تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش نیز جدی گرفته شود و احساس مسئولیت همگانی در این حوزه شکل گیرد، در راستای بهبود این امر و در مسیری هدفمند، حرکت های عظیمی صورت خواهد گرفت.
تحول و مدرسه را دریابیم
چه بسا میبایست تمام توان را به تسلیح معلمان به سلاح ایمان و علم و عمل به خط نمود و به جای تضعیف یکی از مهمترین پایگاه های تربیت این نیروی ویژه، که دانشگاه فرهنگیان است به تقویت کمی و کیفی آن پرداخت نه آنکه با راههای غیر اصولی از اهمیت و اصالت آن کاست.
از توجه به مراکز کلان و تصمیم گیرنده آموزش و پرورش و تقویت مدارس به عنوان یکی از مهمترین پایگاه های تربیتی و انسانساز جامعه و معلم آن غافل نشویم.
البته که نمیتوان تلاش های دلسوزانی که تا اینجا در عرصه های مختلف فعالیت کردند را نادیده گرفت اما کنشگری در این مسیر نیازمند عزم جدی و اتحاد بیشتری است.
باید همواره گوش به فرمان ولی امر جامعه باشیم و سخنان ایشان را که همچون نقشه راهی در به ثمر رسیدن تحول بنیادین که برخلاف نگاه وارداتی غربی و برپایه تفکرات جبهه باطل میباشد مورد توجه قرار داده و همت به عملی کردن آنها نهاد تا ان شاءالله در مسیر تمدن نوین اسلامی حرکت کنیم.
خوب گوش کنیم، موشک ها صدا دارند
فراموش نکنیم همان دشمنی که چند روز قبل به خاک ما تجاوز کرد و خون کوچک و بزرگ را ریخت، همان دشمنی است که میخواهد به ما رهنمود های فکری بدهد و برای تربیت ما تصمیم بگیرد. بدانیم صدا و ضربات حمله دشمن و موشک هایی که بر پیکره تعلیم و تربیت ما وارد کرده و میکند همواره بلند تر از صدای بمب و موشک حملات نظامی است. نکند تازه وقتی گوش به صدایشان بسپاریم که دیگر کار از کار گذشته باشد و…