سیاست ورزی
نامسئلهی افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان: گفتگوی بعثنا با معاونت سیاست ورزی
ملیحه محمدیان معاونت سیاستورزی در گفتگو با بعثنا به بیان دلایل مخالفت با طرح افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان پرداخت.
سیاست ورزی
ملیحه محمدیان معاونت سیاستورزی در گفتگو با بعثنا به بیان دلایل مخالفت با طرح افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان پرداخت.
به گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا، ملیحه محمدیان، معاونت سیاستورزی مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان در گفتگو با خبرنگار بعثنا به بیان دلایل منطقی و ادله کارشناسی مخالفت با طرح افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان به ۲۷ و یا ۳۰ سال پرداخت. محمدیان در این گفتگو عنوان کرد:

مسئله یا نامسئله؟
نظام آموزشی هر کشور عامل پیشرفت آن است و آموزش و پرورش هر کشور ترسیم کننده نقشه فردای آن کشور و به تبع آموزش و پرورش ایران نیز ترسیم کننده نقشه فردای ایران است.
همینطور با توجه به اینکه کیفیت آموزش ارتباط مستقیمی با سرمایهگذاری در حوزه تربیت معلم دارد و نقش دانشگاه فرهنگیان در کیفیت بخشی به منابع انسانی آموزش و پرورش روشن است، جایگاه دانشگاه فرهنگیان و تربیت معلم از اهمیت ویژهای برخوردار است.
قصد داریم موضوع افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان را از دید دیگری بنگریم و به این موضوع توجه کنیم که آیا افزایش سقف سنی مسئله مهم و روی میز ما در آموزش و پرورش هست یا خیر. در حقیقت با ورود و پرداختن به مسئلهها که در ادامه به برخی اشاره میکنیم به این قضیه پی میبریم که این موضوع یک نامسئله است.
ما وقتی قصد داریم تصمیمی در سطح کلان بگیریم و یا سیاستی لحاظ کنیم باید پشتوانه این عمل کار کارشناسی باشد و باید ادله کارشناسی آن موجود باشد و بر پایه مطالعات علمی، تجربههای جهانی و نیازهای واقعی نظام آموزش و پرورش باشد.
در رابطه با موضوع افزایش سقف سنی دانشگاه فرهنگیان باید موافقین این طرح و شخص وزیر آموزش و پرورش به واسطه نامهای که به شورای عالی انقلاب فرهنگی در جهت افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان فرستاده اند، ادله کارشناسی خود را به وضوح اعلام کنند. در شرایطی که این طرح در ارجاع به شورای عالی آموزش و پرورش با اتفاق آرا رد شده است و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم آن را قبلا رد کرده است.
در این زمینه چند سوال مطرح میشود همانند: پیگیری مجدد این طرح چه موضوعیتی دارد؟ آیا این اتفاق و اصرار بیش از حد یک سری از نمایندگان مجلس و شخص وزیر واقعاً بر پایه ادله کارشناسی است و یا صرفاً یک مواجهه سیاسی با موضوع تربیت معلم در حال رخ دادن است؟
بر این اساس همانطور که مخالفان این طرح ادله کارشناسی خود را ارائه کردهاند موافقین این طرح نیز باید ادله کارشناسی خود را به وضوح بیان کنند؛ در غیر این صورت به سیاسیکاری در موضوع تربیت معلم متهم میشوند.
موضوعی که من قصد دارم از طریق آن به وقت ورود کنم این است که آیا این فشار و همت بالایی که در رابطه با بحث افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان وجود دارد، برای مسائل و مشکلات اصلی و بنیاد تربیت معلم هم وجود دارد؟ آیا به همین اندازه فشار جدی برای کیفیت تربیت معلم و توسعه کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان وجود دارد؟ آیا مسئلهها در بین نامسئلههایی مانند این بحث گم نشدهاند؟ آیا این اصرار و تلاشها از روی دغدغه تربیت معلم است یا صرفاً یک نگاه تامین معلم به نیروی انسانی است؟ و آیا به جای تکیه بر کار کارشناسی صرفاً بر اساس فشارهای خیابانی و سیاسی کاری ها به جهت پر شدن سبد رای، این تصمیم اتخاذ نشده است؟
خبرنگار: گفته شد که تصمیمات ما باید بر پایه مطالعات علمی و نیازهای واقعی نظام آموزشی باشد، دلایل رد شدن این طرح که فرمودید به صورت کارشناسی موجود است، شامل چه مواردی میشود؟
در حقیقت این تصمیم با اصول و لوازم تربیت معلم و سیاست های ما در تضاد است و چالشهایی را به وجود میآورد که در ادامه به صورت خلاصه به یک سری از دلایل رد این طرح اشاره خواهم کرد.
۱. کاهش پویایی و انرژی در محیط آموزش: افزایش سن باعث کاهش انرژی و انگیزه معلم در تعامل با دانش آموزان میشود.
۲. افزایش شکاف نسلی بین معلم و دانش آموز: تفاوت سنی مخصوصا در مقاطع پایین تحصیلی بین معلم و دانش آموز مانع از ارتباط موثر بین آنها میشود.
۳. کاهش توان و انگیزه یادگیری در سنین بالا: پژوهشهای علمی نشان میدهند که یادگیری مفاهیم جدید و دستیابی به هویت معلمان در سنین جوانی بسیار بهتر از سنین بالاتر اتفاق میافتد.
۴. افزایش هزینه آموزش و تربیت معلم : سرمایهگذاری روی نیروی جوانتر به خاطر بازدهی بلند مدت بسیار منطقیتر و کارآمدتر از سرمایهگذاری روی افراد با سنین بالاتر است که بازدهی پایین تری دارند.
۵. تعارض با سیاست جوانگرایی در آموزش و پرورش: با توجه به بالا بودن میانگین سنی در دستگاه آموزش و پرورش، این موضوع کمکی به جوانسازی و افزایش پویایی نیروهای آموزش و پرورش نمیکند.
۶. افزایش احتمال فرسودگی شغلی زود هنگام
۷.کاهش فرصت برای داوطلبان جوانتر: در برنامه هفتم توسعه به استفاده از نیروهای جوان توجه ویژهای شده است و با این تصمیم فرصت برای داوطلبان جوانتر برای ورود به حرفه معلمی کاهش مییابد.
خبرنگار: رابطه بین افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان و تبدیل کردن نظام آموزش و پرورش به بنگاه کاریابی چیست؟
همانطور که گفته شد طرح افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان ادله کارشناسی و منطقی ندارد و زمانی که بحث تامین معلم نه تربیت معلم باشد، دید به وزارت آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین وزارتخانه در کشور ما که میتواند از طریق جذب نیروی انسانی تا حدودی به رفع بیکاری کمک کننده باشد و نگاه به معلم مانند جذب سایر کارمندان دولت باشد، دید بنگاه کاریابی ایجاد خواهد شد.
در این مورد باید بیان شود که تلاش ها جهت افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان صرفا در جهت پر کردن کلاس های درس و تامین معلم خواهد بود.
خبرنگار: با توجه به اساسنامه دانشگاه فرهنگیان و تربیت شبانه روزی معلم که در دستور کار این دانشگاه قرار دارد، ورود افراد با سن ۲۷ الی ۳۰ سال و دغدغه های ذهنی این افراد چه تاثیری بر این رویکرد تربیتی در دانشگاه دارد؟
در ابتدا باید گفته شود که تربیت پذیری دانشجویان در سنین پایین تر بسیار بهتر از سنین بالا هست و همینطور دانشجوی ۲۷ الی ۳۰ ساله ای که محیط های دیگر و دانشگاه های دیگر را گذرانده و سپس قصد ورود به دانشگاه فرهنگیان را دارد طبیعتا تربیت پذیری کمتری داشته و هویت معلمانه به راحتی برای او بوجود نخواهد آمد و همینطور تربیت شبانه روزی و زیست خوابگاهی این دانشجویان با دانشجویان سنین پایین بسیار متفاوت است، فرد ۲۷ الی ۳۰ ساله که قاعدتا زندگی متاهلی خود را آغاز کرده است نمیتواند زیست شبانه روزی مدنظر برای تربیت شدن به عنوان یک معلم را به دلایل گوناگون داشته باشد.
موضوع مهم دیگری که باید گفته شود این است که حتی دانشگاه فرهنگیان زیرساخت لازم جهت بهرهمندی از خوابگاه های متاهلی را نیز ندارد و این موضوع خود باعث بوجود آمدن مشکل برای افراد متاهل و سیر تربیتی موردنظر دانشگاه فرهنگیان خواهد شد.
خبرنگار: در قسمتی از مقدمه ای که بیان کردید به این موضوع اشاره کردید که تصمیم گیری ها در سطح کلان نیازمند توجه به تجربیات جهانی هست، چه داده هایی در این زمینه موجود است؟
تجربیات جهانی در این زمینه نشان دهنده این است که کشورهایی مانند فنلاند، آلمان و ژاپن که از بالاترین استاندارد در زمینه تربیت معلم برخوردار هستند، سنین پایین را به علت پویایی و انگیزه بالا برای ورود به حرفه معلمی انتخاب کرده اند.
خبرنگار: با توجه به مطالبی که شما بیان کردید رابطه بین افزایش سن با موضوع تامین معلم و حل بحران ناترازی منابع انسانی را چگونه توجیه میکنید؟
موضوعی که نیازمند توجه جدی است این است که نگاه ما به دانشگاه فرهنگیان با هدف تامین معلم است و یا تربیت معلم؛ اگر نگاه تامین معلم باشد جذب با هر سنی منطقی به نظر میرسد، اما اگر نگاه تربیت معلم باشد موضوعاتی همچون سن پایین به خاطر تاثیر پذیری و انگیزه بالا موثر و مورد تاکید خواهد بود.
همینطور باید گفته شود که در شرایط فعلی با توجه به عدم توجه به زیرساختهای دانشگاه فرهنگیان و همینطور عدم توسعه کمی و کیفی دانشگاه، افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان نیز راه حل رفع کمبود معلم نخواهد بود. درباره مسیر جذب در این دانشگاه هم همانطور که مقام معظم رهبری اشاره داشته اند تنها مسیر ورود معلم به آموزش و پرورش باید صرفا از طریق دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی باشد و برای این اتفاق ظرفیت سازی و سازماندهی صورت گیرد و جذب افراد از بیرون یک عمل اضطراری است که در صورت ناچاری و اضطرار اشکال ندارد و علی الاصول هم یک کار درستی نیست. اما الان طبق این سیاست عمل نمیشود و حتی جذب از طریق ماده ۲۸ بسیار بیشتر از دانشگاه فرهنگیان صورت میگیرد و اگر به معلمی به عنوان شغل و به دانشگاه فرهنگیان به مثابه بنگاه کاریابی نگاه نمیشود.
افرادی که واقعا علاقه دارند مسیر برای آنها بسته نیست و میتوانند از این طریق وارد شوند ولی اینکه بخاطر اشکالات وارد بر جذب از طریق ماده ۲۸ بخواهیم روند تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان را از الزاماتی که دارد دور کنیم یک کار اشتباه است و بهتر است روی بهبود کیفیت تربیت معلم تمرکز شود.
اگر در نظام آموزش و پرورش ما بحران ناترازی منابع انسانی وجود دارد چنین تصمیمات بدون پشتوانه محکم راه حل نخواهد بود بلکه نیازمند برنامه جامع منابع انسانی هستیم که بر طبق آن بتوانیم پیش برویم و تصمیمات لازم را اتخاذ کنیم.
خبرنگار: با این تفاسیر و سوالاتی که مطرح میشود، در بحث بودجه که اخیراً به آن پرداخته شد رابطه بین بحث بودجه دانشگاه فرهنگیان در سال ۱۴۰۴ و افزایش سقف سنی چیست؟
در شرایط فعلی حتی با چشم پوشی بر درست یا غلط بودن بحث افزایش سقف سنی نیز زیرساخت مناسبی برای آن وجود ندارد.
امسال لایحه بودجه دانشگاه فرهنگیان ۳۸.۲ درصد افزایش داشته است اما اصلاً پاسخگوی نیاز های این دانشگاه نیست؛ در حالی که دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی ۱۶۱ درصد افزایش بودجه داشته است. ناگفته نماند بیشتر بودجه این دانشگاه صرف هزینههای جاری(حقوق و مزایا و امور اداری و آموزشی) میشود و مقدار بسیار محدودی صرف توسعه زیرساختها خواهد شد و این تخصیص نامناسب اعتبارات باعث میشود زیرساختهای دانشگاه فرهنگیان توسعه نیابد.
سهم بودجه دانشگاه فرهنگیان از بودجه عمومی آموزش و پرورش ۱.۹ درصد و از بودجه عمومی کشور کمتر از ۰.۱ درصد بوده؛ البته باید تاکید شود که بودجه دانشگاه فرهنگیان ۵۵ درصد از منبع درآمدهای اختصاصی تامین میشود که همان کسورات دانشجویی است و این اتکای بالا به درآمدهای اختصاصی مخالف رای هیئت عمومی دیوان عدالت اداری به شماره ۱۹۱۹۱۲۶ است.
بودجه عمومی عمرانی و سرمایه ای دانشگاه فرهنگیان ۳.۵ درصد افزایش یافته در صورتی که دانشگاه تهران ۹۷ و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی ۵۶ درصد رشد بودجه عمرانی را داشتهاند و قطعا با افزایش اندک این بودجه عمرانی توسعه فضاهای آموزشی و تجهیزات و امکانات رفاهی با محدودیت جدی مواجه خواهد شد.
همینطور بودجه هزینه عمومی دانشگاه فرهنگیان ۲۸ درصد افزایش یافته که در برابر بقیه دانشگاه ها مثل تربیت دبیر شهید رجایی که ۵۰ درصد افزایش یافته است بسیار کمتر است.
این ارقام و اعتبارات در حالی است که در ماده ۹۲ بندی شماره ۲ برنامه هفتم پیشرفت به افزایش سالانه ۲۵ درصدی جذب دانشگاه فرهنگیان در کنار توجه به توسعه زیرساخت و بهبود کیفیت آموزش پرداخته شده است.
سوالی که مطرح میشود این است که آیا این اعتبارات و هزینهها پاسخگوی این درخواست است؟ جواب خیر است و این محدودیت های بودجه ای حتی مانع جدی بر سر راه تحقق ماموریت های دانشگاه فرهنگیان خواهد شد و تاثیر مستقیم برکاهش کیفیت تربیت معلمان خواهد داشت.
با توجه به موضوعات بیان شده در رابطه با بودجه دانشگاه فرهنگیان به این نتیجه خواهیم رسید که طرح افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان، جدا از درست یا غلط بودن آن، نه تنها زیرساختهای مناسب جهت اجرایی شدن را ندارد بلکه حتی مشکلی از این دانشگاه را حل نکرده و مشکلی به مشکل های این دانشگاه میافزاید.
در پایان باید گفته شود که بهتر است به جای توجه به نامسئلههایی مانند بحث افزایش سقف سنی (ارجاع خبر) که جز بدتر کردن اوضاع سودی ندارند، به مسئلههای مهمی همچون نظام بودجه ریزی آموزش و پرورش، توسعه کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان، سند تحول بنیادین و اجرایی سازی نقشه راه آن، احکام برنامه هفتم پیشرفت، برنامه جامع منابع انسانی، برنامه آموزشی، عدالت آموزشی، تقویت انگیزه جوانان برای ورود به حرفه معلمی، و موضوعات این چنینی پرداخته شود.
و این همه مسئله های ریشه ای نیازمند توجه جدی مسئولان و سیاستگذاران است و ما درخواست داریم به جای مواجه سیاسی با مسئله تربیت معلم و مسائل آموزش و پرورش و اصرار روی نامسئله ها روی مسئله های واقعی بایستند و برای حل اینها و ساختن آینده کشور هزینه های واقعی بدهند. و کاش صدای مسئولین و نمایندگان مجلسی که برای نامسئلهی افزایش سقف سنی بلند است برای مسئله بودجه آموزش و پرورش و چالش های جدی حاصل از آن و چالش های دانشگاه فرهنگیان و توسعه کمی و کیفی آن که از مطالبات جدی است همینقدر بلند میبود.
همچنین بخوانید: نامه ۷۷ پایگاه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان به وزیر آموزش و پرورش