روایت
پرچمدار خاموش
سلسله روایتهای مدرسه اربعین
روایت
سلسله روایتهای مدرسه اربعین
به گزارش پایگاه خبری-تشکیلاتی بعثنا، حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس طی روایت هایی به مدرسه اربعین معلمان حسینی پرداخت:
قسمت اولباد، پرچم را تکان میدهد. نه فقط پارچهای در هوا، که تصویری از ایستادگی، در دل خاک. نقش سید حسن نصرالله روی آن، مثل نگاهیست که از جنوب لبنان تا قلب کربلا امتداد دارد. و مردی که آن را حمل میکند، نه فرمانده است، نه خطیب. او فقط آمده تا راه برود. اما گامهایش، سنگینتر از هزار خطابهاند.
کسی نامش را نمیداند. اما در چشمهایش، چیزی هست که نمیشود نادیده گرفت: فهمی از درد غزه، حسرتی از قدس، و عشقی بیمرز به کربلا.
او پرچم را بالا نگه داشته، نه برای دیده شدن، که برای یادآوری. یادآوری اینکه مقاومت، فقط در سنگر نیست؛ در تربیت نگاه هم هست، در تربیت نسلی که با تصویر یک مرد، معنای ایستادگی را میفهمد.
هر قدمش، مشقیست از تربیت. هر قطرهی عرقش، جوهریست برای نوشتن تاریخ. او معلم نیست، اما دارد درس میدهد؛ بیکلام، بیادعا، با پرچمی که حرف میزند.
در مسیر اربعین، او تنها نیست. هزاران چشم، بیآنکه بدانند، از او یاد میگیرند. یاد میگیرند که قدس، با گامهای تربیت و پرچمهای مقاومت فتح میشود. یاد میگیرند که کربلا، هنوز زنده است؛ در دلهایی که تصویر سید را نه فقط میبرند، که باور دارند.
من از دور نگاهش میکنم. نه فقط به او، که به خودم. به اینکه چقدر از این مسیر را فهمیدهام، نه فقط پیمودهام. اینجا، در این خاک، کربلا فقط یک جغرافیا نیست؛ یک مدرسهست؛ و اربعین، فصل بازگشایی آن. هر زائر، یک شاگرد است؛ و هر قدم، یک درس.
درس صبر از زینب، درس حکمت از سجاد، درس جهاد از حسین، درس تربیت از همهی ائمهای که با رفتارشان، با انتخابهایشان، با سکوت و فریادشان، نسلها را ساختند.
و حالا، ما باید آن نسل باشیم که ادامه میدهد. که از غزه یاد میگیرد چطور با سنگ، با ایمان، با تربیت، مقاومت کند. غزه، کربلای امروز است. قدس، حسینِ آینده. و ما، اگر تربیت شویم، اگر بفهمیم، اگر بایستیم، میتوانیم آن روز را ببینیم.
شعارمان این است: تا قدس، با مشق مقاومت و قلم تربیت. و این شعار، نه فقط یک جمله، که یک مسیر است. مسیر از نجف تا کربلا، از کربلا تا غزه، از غزه تا قدس.
و آن مرد، با پرچمش، با سکوتش، با گامهایش، دارد به ما یاد میدهد که مسیر قدس، از دل تربیت میگذرد. ما باید حک کنیم، با زخم قدمها، با نَفَسهای بیادعا، بر صفحهی راه؛ تا روزی، در کلاسهای تاریخ، از نسلی بگویند که با مشق مقاومت، و قلم تربیت، تا قدس راه رفت. و شاید آن روز، پرچم سید حسن نصرالله، نه فقط در دست یک مرد، که در دست یک امت باشد.