به گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا، در آستانه سالروز تصویب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، آقای مرتضی کریمی در گفتوگو با بعثنا تأکید کرد که اجرای این سند مترقی طی ۱۴ سال گذشته با موانع ساختاری، مدیریتی و مالی روبهرو بوده و «کمتر از ۳۰ درصد آن» عملیاتی شده است. او با اشاره به نبود ثبات مدیریتی، نداشتن الگوی مشخص برای مدرسه تراز سند، و غفلت از پیوست مالی، خواستار بازتعریف نقش دولت، مجلس و دانشگاه فرهنگیان در این مسیر شد.
-
آقای کریمی، با سلام و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. امروز در آستانه سالروز تصویب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش قرار داریم، سندی که افق اجرای آن ۱۴ سال تعیین شده بود. به نظر شما دلایل اصلی عدم توفیق کامل این سند چیست؟
سلام و تشکر از شما. ببینید، سند تحول یک سند مترقی و ضروری برای نظام آموزشی کشور بود، اما متأسفانه در عمل با موانع ساختاری جدی مواجه شد. مهمترین دلیل، بیثباتی مدیریتی در بدنه آموزش و پرورش است. با هر تغییر دولت، جهتگیریها عوض شد و برنامهها نیمهکاره ماند. این ناپایداری، امکان پیگیری مستمر تحول را از بین برد. ناپایداری مدیریتی در سطوح مختلف آموزش و پرورش مهمترین ضعف است که در دو دهه گذشته با آن رو به رو بوده ایم.
-
یعنی فکر میکنید مشکل اصلی در سطح مدیریت کلان است؟
دقیقاً. علاوه بر این، بار سنگین وظایف آموزش و پرورش _از معیشت معلمان تا مشکلات زیرساختی مدارس_ که باید دولت و مجلس با تمام توان در راستای حل مشکلات برآیند اما در برهه هایی با کم لطفی بسیار نسبت به آموزش و پرورش برخورد کرده اند از دیگر دلایلی است که تمرکز اصلی وزارتخانه از اجرای کیفی سند منحرف شود. البته در برخی مسئولین وزارت آموزش و پرورش در برهه هایی اعتقادی به اجرایی سازی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش وجود نداشته است.
از طرف دیگر، آموزش و پرورش پس از تصویب سند تحول در طراحی اولیه الگوی عملیاتی مشخصی برای اجرا در مدارس ارائه نداد.
-
در سطح محتوایی و فرهنگی چه مشکلاتی وجود داشت؟
یک مشکل اساسی، ابهام در مفاهیم کلیدی سند مانند «حیات طیبه» بود. این مفاهیم برای بسیاری از معلمان و حتی مدیران استانها به درستی تبیین نشد و درک مشترکی شکل نگرفت. وقتی معلمی با کمبود امکانات یا تراکم بالای کلاس مواجه است، اجرای طرحهای تحولگرایانه سخت میشود.
اگر میخواهیم سند تحول بنیادین اجرا شود اولین قدم رسیدن به درک مشترک در دولت و مجلس است. رهبر معظم انقلاب اسلامی به تکرار بر ضرورت اجرایی سازی سند تحول بنیادین تأکید کرده اند و دولت ها رو موظف به اجرایی سازی سند کرده اند اما متأسفانه اعتقاد به این مهم در دولت و مجلس های پس از تصویب سند با فراز و فرودهایی همراه بوده است.
-
نقش معلمان و مدارس در این فرآیند چگونه بود؟
متأسفانه مدرسه به عنوان قلب تحول نادیده گرفته شد. باید تعریف دقیقی از «مدرسه تراز سند» ارائه شود و برای رسیدن به آن برنامه ریزی عملیاتی گردد. در صف نیز به دلیل مشکلات معیشتی و عدم انگیزه کافی از یک سو و عدم تعریف نقش راهبری مناسب تحرکات جزیره ای اتفاق افتاده که هر چند در جای خود قابل تقدیر است اما کافی نبوده است. در حالی که تحول واقعی زمانی رخ میدهد که جامعه فرهنگیان باور به سند داشته باشد و توانایی اجرای آن را ببیند.
-
و در زمینه مالی و حمایتی؟
سند تحول پیوست مالی مشخصی نداشت. با تغییر دولتها، بودجه آن نیز کاهش یافت یا تعدیل شد. وابستگی به بودجه دولتیِ محدود و کمبود مشارکت دستگاههای دیگر (مانند سایر وزارتخانه ها، شهرداریها، نهادهای فرهنگی) باعث شد بسیاری از برنامهها در حد طرح باقی بمانند.
-
جمعبندی شما از این ۱۴ سال چیست؟
به نظر بنده، کمتر از ۳۰ درصد از اهداف سند محقق شده است. دلیل اصلی، نگاه بخشی به تحول است؛ گاهی فقط روی کتابهای درسی متمرکز میشویم، گاهی فقط روی فضای فیزیکی مدارس. در حالی که تحول نیازمند نگاه جامع و مانع ، ثبات مدیریتی و تأمین منابع پایدار است.
-
راهحل پیشنهادی شما برای خروج از این وضعیت چیست؟
اولاً باید مفاهیم سند برای معلمان و مدیران به زبان عملیاتی تبیین شود و اتاق وضعیت مشخص به صورت نقطه ای آن را ارزیابی کند.ثانیاً، الگوی مشخصی از مدرسه تحولمحور دولتی معرفی گردد. ثالثاً، بودجه ویژه و محفوظ برای تحول در نظر گرفته شود و نهادهای دیگر نیز وارد کار شوند.
-
در پایان، آقای کریمی، با توجه به تحلیل که از موانع ارائه دادید، نقش نهادهای دانشجویی مانند بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان در کمک به خروج از این وضعیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
بسیار سوال مهمی است. ببینید، ما به عنوان بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، خود را تنها یک نهاد در جایگاه مطالبه نمیدانیم، بلکه با توجه به ظرفیت های در اختیار آماده همکاری و پشتیبانی محتوایی هستیم.
مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان کشور رسماً آمادگی خود را برای ارائه کمکهای فکری و عملیاتی به شورای معاونین وزارت آموزش و پرورش جهت اجراییسازی واقعی سند تحول اعلام میکند.
-
شکل این همکاری چگونه میتواند باشد؟
ما بر اساس رسالت و جایگاه خود، چند محور مشخص را پیشنهاد میدهیم:
ایفای نقش پل ارتباطی: ما میتوانیم کانون ارتباط مستقیم و صادقانه بین بدنه آیندهساز آموزش و پرورش _یعنی دانشجومعلمان و فارغالتحصیل دانشگاه فرهنگیان_ و تصمیمگیران وزارتخانه باشیم. که البته این نقش هم اکنون نیز در حال جریان است. ما مشکلات اجرایی در سطح دانشگاه و مدرسه را بیواسطه و شفاف منعکس میکنیم.
مشارکت در عینیسازی مفاهیم: همانطور که گفتم، مفاهیمی مانند «مدرسه تراز سند» نیاز به الگوی عملی دارد. بسیج دانشجویی با گردآوری ظرفیتهای فکری تحولی مختلف در سراسر کشور میتواند در تدوین دستورالعملهای کاربردی، برگزاری دورههای تبادل تجربه برای معلمان و حتی ارائه پیشنهادهایی برای بازنگری در محتوای درسی مشارکت کند.
نظارت و پیگیری مردمی: ما میتوانیم به عنوان یک نهاد تربیتی پویا، بر روند اجرای پروژهها در سطح دانشگاههای فرهنگیان و مدارس مرتبط نظارت داشته باشیم و بازخورد واقعی را منتقل کنیم.
-
آیا پیشینه یا نمونهای از چنین تعاملی وجود دارد؟
بله. پیش از این نیز نشستهای مشترکی بین کارگروه اجرایی سند تحول در دانشگاه فرهنگیان و ستاد وزارتخانه برگزار شده که نشاندهنده چارچوب موجود برای گفتوگو است. همچنین، دفاتر بسیج دانشجویی در استانها همواره نسبت به سیاستهای آموزشی موضع علمی و تربیتی داشته و تحلیل ارائه کردهاند. اما آنچه ما پیشنهاد میکنیم، فراتر از یک موضعگیری یا نشست های مقطعی است؛ ما یک همکاری ساختاریافته، مستمر و مسئولیتپذیر را پیشنهاد میدهیم.
نکته کلیدی اینجاست که این مشارکت باید واقعی و مؤثر باشد، نه تشریفاتی. متأسفانه گاهی در طراحی تغییرات بزرگ _مانند تغییر اخیر در ساختار دانشگاه فرهنگیان_ مشارکت واقعی بدنه نخبگانی و تشکلهای دانشجویی مورد غفلت قرار میگیرد که باعث عقب گرد می شود.
-
پیام نهایی شما به عنوان مسئول این مرکز به شورای معاونین وزارت آموزش و پرورش چیست؟
با وجود بیمهری هایی که به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در ۱۴ سال گذشته اتفاق افتاده اما امروز گفتمان تحول به نسبت گذشته بسیار تکرار می شود.
پیام ما واضح است: ما حاضریم و با علم به ظرفیت ها میتوانیم کمک کنیم. در وزارتخانه، تئوری، برنامه و پروژه وجود دارد. ما در دانشگاه فرهنگیان، مخاطب مستقیم، نیروی آینده و ایدههای ناب مبتنی بر میدان داریم. بیایید این دو را به طور سیستماتیک ترکیب کنیم. اجازه دهید دانشجومعلمان و معلمان جوان، که قرار است اصلیترین مجریان این سند باشند، از امروز در شکلگیری و نقد عملی راهحلها سهیم باشند. این بهترین ضمانت برای اجرای صحیح و مانای سند تحول بنیادین خواهد بود.