دوشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۴

۰۱:۴۶ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۵

یادداشت دانشجویی

سن ورود به دانشگاه فرهنگیان؛ مسئله‌ای فراتر از یک عدد

سن ورود به دانشگاه فرهنگیان فراتر از یک عدد است و بازتابی از تغییر مأموریت تربیت معلمان و پویایی آموزشی است. این یادداشت با تحلیل ابعاد روان‌شناختی، سازمانی و سیاسی، به بررسی پیامدها و ارائه راهکارهای کیفی برای ارتقای تربیت معلمان می‌پردا...

طاها دادده شریف مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان اردبیل و دبیر شورای تبیین مواضع ناحیه بسیج دانشجویی استان اردبیل

به گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا، طاها دادده شریفمسئول بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان اردبیل و دبیر شورای تبیین مواضع ناحیه بسیج دانشجویی استان اردبیل در یادداشت نوشت:

یکی از مباحثی که اخیراً در حوزه سیاست‌گذاری آموزشی و تربیت معلم محل گفت‌وگو و مناقشه شده، موضوع افزایش سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان است. در نگاه اولیه ممکن است این تغییر به‌مثابه یک اصلاح ساختاری برای جذب نیروهای پخته‌تر و باتجربه‌تر در عرصه تعلیم و تربیت قلمداد شود، اما در واقعیت، این تصمیم پیامدهای چندلایه و قابل تأملی دارد که باید با نگاهی دقیق‌تر مورد تحلیل قرار گیرد.

۱. ماهیت مأموریت دانشگاه فرهنگیان

دانشگاه فرهنگیان بر اساس سیاست‌های کلان آموزش و پرورش، مأموریت اصلی‌اش تربیت معلمانی است که در جایگاه «معماران فرهنگی» جامعه ایفای نقش می‌کنند. این دانشگاه تنها یک مرکز تحصیلات عالی نیست، بلکه نهادی مأمور به تربیت نیروی انسانی برای یکی از حساس‌ترین و راهبردی‌ترین عرصه‌های کشور است. در این چارچوب، انتخاب سن مناسب برای ورود دانشجویان فرهنگیان نه یک امر جزئی، بلکه مسئله‌ای بنیادین است که می‌تواند مسیر آینده آموزش کشور را تحت تأثیر قرار دهد.

۲. ظرفیت‌ها و مزایای سنین پایین‌تر

یافته‌های روان‌شناسی رشد و تعلیم و تربیت نشان می‌دهد که بازه سنی ۱۸ تا ۲۴ سالگی از مهم‌ترین مراحل برای یادگیری مهارت‌های تخصصی، شکل‌گیری نگرش‌های پایدار و درونی‌سازی ارزش‌هاست. جوانان در این دوره از بیشترین انعطاف‌پذیری شناختی، انرژی روانی و آمادگی اجتماعی برخوردارند. این ویژگی‌ها به آن‌ها امکان می‌دهد که هم در محیط دانشگاهی، فرآیند یادگیری را با سرعت و کیفیت بیشتری طی کنند و هم در تعامل با دانش‌آموزان ــ که خود در سنین نوجوانی قرار دارند ــ ارتباط مؤثرتری برقرار نمایند.

از منظر سازمانی نیز باید توجه داشت که جذب نیرو در این سنین به معنای افزایش طول عمر خدمت در آموزش و پرورش خواهد بود. این امر سبب می‌شود سرمایه‌گذاری کلان کشور برای تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان بازدهی بالاتری داشته باشد و سال‌های بیشتری در خدمت نظام آموزشی قرار گیرد.

۳. پیامدهای منفی افزایش سن پذیرش

افزایش سن پذیرش، هرچند ممکن است برخی افراد باتجربه‌تر را به بدنه آموزش و پرورش وارد کند، اما هزینه‌ها و تبعات قابل توجهی نیز دارد:

  • کاهش طول خدمت مؤثر معلمان: فردی که در سنین بالاتر وارد سیستم می‌شود، طبیعتاً سال‌های کمتری در خدمت باقی می‌ماند.
  • کاهش پویایی و انرژی: آموزش و پرورش نیازمند نشاط، ابتکار و انگیزه‌های جوانانه است. ورود نیروهای مسن‌تر می‌تواند این پویایی را در بلندمدت تضعیف کند.
  • چالش در هم‌زبانی با دانش‌آموزان: فاصله سنی بیشتر میان معلم و دانش‌آموز، احتمال کاهش درک متقابل و کاهش اثرگذاری تربیتی را افزایش می‌دهد.
  • کاهش فرصت رشد تدریجی در محیط دانشگاه: افراد مسن‌تر معمولاً کمتر انعطاف‌پذیرند و فرآیند انطباق با نظام دانشگاهی و ارزش‌های تربیتی را دشوارتر طی می‌کنند.

۴. بررسی ابعاد اجتماعی و سیاسی تصمیم

نظام آموزش و پرورش کشور، نهادی صرفاً فنی یا اجرایی نیست، بلکه بخشی از سیاست فرهنگی و اجتماعی کلان نظام محسوب می‌شود. در این بستر، انتخاب سن ورود پیامدهایی فراتر از یک تغییر اداری دارد. نیروهای جوان که در فضای دانشگاه فرهنگیان تربیت می‌شوند، حاملان روحیه انقلابی، نشاط اجتماعی و خلاقیت فرهنگی هستند. کاستن از سهم این نیروها در بدنه آموزش و پرورش، در عمل به معنای تضعیف یکی از مهم‌ترین پشتوانه‌های تحول فرهنگی کشور خواهد بود.

از منظر سیاسی نیز، دانشگاه فرهنگیان جایگاه ویژه‌ای در بازتولید سرمایه اجتماعی نظام دارد. هرگونه تصمیمی که موجب کاهش ارتباط این دانشگاه با جوانان و شور اجتماعی آنان شود، می‌تواند به تضعیف پیوند بین نظام تعلیم و تربیت و بدنه جوان جامعه منجر گردد.

۵. جمع‌بندی و راهکار

افزایش سن پذیرش دانشجو معلمان، در ظاهر یک راه‌حل کوتاه‌مدت برای برخی چالش‌ها به نظر می‌رسد، اما در بلندمدت پیامدهای منفی آن بر نظام تعلیم و تربیت کشور سنگین‌تر خواهد بود. رویکرد درست آن است که به جای دستکاری در سن ورود، بر بهبود فرآیندهای تربیتی در دانشگاه فرهنگیان، به‌روزرسانی محتوای درسی، ارتقای مهارت‌های حرفه‌ای معلمان و ایجاد نظام‌های پایش کیفی در طول دوران تحصیل تمرکز شود.

در نهایت باید گفت که نیروی جوان، نه صرفاً به دلیل سن تقویمی، بلکه به‌خاطر ظرفیت‌های بالای یادگیری، پویایی اجتماعی و چشم‌انداز بلندمدت خدمت، اصلی‌ترین سرمایه آموزش و پرورش است. هر تصمیمی که این سرمایه را کاهش دهد، در حقیقت آینده فرهنگی کشور را با خلأ جدی مواجه خواهد ساخت.

مطالب مرتبط