دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۴

۱۶:۲۴ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۳

یادداشت دانشجویی

تحول با تقلید از الگوهای بیگانه ممکن نیست

ما اگر داعیه‌ی تحول داریم، باید چارچوب خود را بسازیم، نه اینکه همان مسیر تقلیدی دیگر عرصه‌های آموزش و پرورش را ادامه دهیم!

بررسی تهدید برای آینده آموزش و پرورش به دلیل افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان در ایران. یادداشت محسن اسداللهی جانشین بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان مرکز باهنر اصفهان

به گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا، نگین باروتکوبیان، مسئول معاونت علمی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان مرکز شهید باهنر تهران در یادداشتی پیرامون افزایش سقف سنی پذیرش دانشگاه فرهنگیان نوشت:

بنابر گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، مصوبه‌ی افزایش سقف سنی پذیرش دانشگاه فرهنگیان مغایر با رویکرد تربیت معلم و ایجاد شاکله‌ی استاندارد و مطلوب هویت معلم است. خارج شدن دانشگاه فرهنگیان از مسیر تربیت معلم و تقلیل جایگاه آن به مکانی که صرفاً در آن آموزش رخ می‌دهد، بسیار محتمل است، اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی رای مثبت خود را نسبت به این مصوبه اعلام کند.

ما اگر داعیه‌ی تحول داریم، باید قوانین خودمان را بنویسیم و چارچوب خود را بسازیم، نه اینکه به ‌بهانه‌ی استناد به تجربه‌ی آموزش در دیگر کشورها، همان مسیر تقلیدی که طی دو سده گذشته در دیگر عرصه‌های آموزش و پرورش پیموده‌ایم را همچنان ادامه دهیم! بر طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، اتکا به تجربه کشورهای دیگر در زمینه جذب معلم، بدون توجه به اکوسیستم آموزشی و اجتماعی ایران، یقیناً مبرا از خطا نیست و نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای ویژه‌ی مخاطبین ایرانی باشد.

از آنجایی که پشتوانه‌ی کارشناسی و علمی متقن و قانع کننده برای حمایت از این مصوبه ارائه نشده، به نظر می‌رسد پیگیری این مسئله بنا به گفته‌ی برخی از اساتید دانشگاه فرهنگیان در راستای فشارهای سیاسی و محلی می‌باشد و نه یک راهکار علمی برای حل مشکلات نیروی انسانی. این تصمیم که فاقد آینده نگری لازم، شتاب زده، غیر کارشناسی و بر اساس فشارهای مقطعی است، قطعاً باید به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی نرسد؛ زیرا که در دراز مدت، هزینه‌های سنگینی را متوجه دولت، نظام آموزش و پرورش و جامعه اعمال خواهد کرد.

دو انتقاد به موافقین این طرح:
  • ۱. در گفتگوی زنده‌ی تلویزیونی مطرح شد که نگاه به این مصوبه یک نگاه کمی‌ است نه کیفی. از این گفته پیداست که این یعنی کیفیت فدای کمیت می‌شود. کیفیت در چه جریانی؟ در جریان تعلیم و تربیت! در جریان ساخت انسان‌ها! در جریان تربیت نسل‌ها! بعداً، آسیب‌های حاصله را چگونه می‌توان برطرف کرد؟ چرا برای حل مشکل نیروی انسانی باید یک مشکل دیگر اختراع کنیم؟ آیا نمی‌شود با روش‌های دیگر، ساز و کارهای موجود را تقویت نمود و از هزینه تراشی و مشکل سازی جلوگیری کرد؟ اصلاً چرا باید چنین نگاه سطحی‌ای به مسئله‌ی تربیت معلم داشته باشیم؟
    نباید فراموش کنیم که راجع به چه سیستمی داریم اظهار نظر می‌کنیم.
  • ۲. در جای دیگری از همین برنامه‌ی زنده‌ی تلویزیونی مطرح شد که داشتن یا نداشتن پشتوانه‌ی کارشناسی و پژوهشی در مسیر تصویب این مصوبه چه فرقی دارد؟! این گفته این گونه تعبیر می‌شود که می‌توان بی‌محابا دست به تصویب هر مصوبه‌ای زد و بعداً که مسئله آسیب‌زا شد، تازه به فکر فرو می‌رویم!
    نادیده گرفتن پژوهش در فرایند سیاست گذاری و گرفتن تصمیمات کلان آفت بزرگی‌ است که دارد گریبان تصمیم گیری در مسائل آموزش و پرورش را می‌گیرد.

این روزها می‌شنویم که می‌گویند کمیسیون آموزش مجلس با این طرح مخالفت کرد یا بیش از ۱۰۰ عضو هیئت علمی دانشگاه‌های تربیت معلم نیز مخالفت خود با این طرح را ابراز داشتند و همچنین بسیاری از اساتید و دانشجویان دغدغه‌مند. از تمامی این بزرگواران متشکریم، اما، روی سخن ما با آن دسته از بزرگوارانی است که می‌توانند در این بزنگاه اعلام موضع کنند و مخالفت خود را اعلام کنند اما بنا به هر دلیلی این کار را نمی‌کنند. از این بزرگواران خواهشمندیم صریحاً نظر خود را بیان بفرمایند و مخالفت‌شان را منصفانه، علمی و کارشناسی، مانند دیگر عزیزان ابراز کنند.

این صدایی است که اگر امروز به گوش آنانی که باید نرسد، دیگر فریاد فردا فایده‌ای نخواهد داشت.

مطالب مرتبط