ابوالفضل شجاع نجفی معاونت سیاستورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی در یادداشتی نوشت:
چندین سال است که کشور ما از کم کاری در حوزه تعلیم و تربیت رنج میبرد چرا که تاثیرش در نسل آینده و فرزندان ما مشاهده خواهد شد. بیشک یکی از مقولههای تحول در نظام آموزش و پرورش کشور بحث بودجه این نهاد مهم میباشد. اکنون برای تبیین بیشتر موضوع به اطلاعات آماری که خدمتتان عرضه میشود: بودجه آموزش و پرورش کشور در سالهای اخیر متفاوت بوده است، طبق آمار رسمی سال ۱۴۰۱: ۱۲.۸ سال ۱۴۰۲: ۱۰.۵۷ سال ۱۴۰۳: ۹.۸۳ درصد بوده است. کاهش به جای افزایش! ما نگران این کاهش هستیم. این در حالیست که در کشورهای پیشرفته و صاحب سخن در عرصه آموزش و پرورش آمار تخصیص بودجه به بالای ۱۵ تا ۲۰ درصد رسیده است.
سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی کمتر از ۴ درصد میباشد در حالی که این آمار در کشورهای موفق در حوزه آموزش و پرورش از ۴ تا ۶ درصد میباشد این درحالیست که طبق سند تحول بنیادین، میزان این سهم باید ۵ درصد شود.
با توجه به افزایش ۱۷ درصدی در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ نسبت به سال ۱۴۰۲، مشاهده افزایش درصد تخصیص بودجه به آموزش و پرورش نیستیم و این مشکلات را بیش از پیش میکند این در حالی است که حدود ۹۲ درصد بودجه آموزش و پرورش صرف در پرداخت حقوق و حق الزحمه کارکنان نیز است و تنها ۸ درصد ارزشهایی چون عدالت آموزشی و امور زیرساختی نیز میشود. بعضی این مقوله را «خشکسالی آموزشی» یاد میکند.
درست است که رقم بودجه افزایش یافته است اما این افزایش خرج تورم شده و تاثیری در هزینههای زیرساختی نداشته است. در نتیجه قدرت خرید و کارایی بودجه به مرور کاهش یافته و ناتوانی در تامین نیازهای آموزشی کشور تشدید شده است، این در صورتی است که در مناطق محروم شاهد ضعف بیشتری در این مقوله هستیم.
نتیجه دیگری که این آمار به ما میدهد کاهش دادن تخصیص بودجه به امور غیر پرسونلیست یعنی الان که در حالا خواندن این یادداشت هستیم این اعتبار به حدود ۳ درصد میرسد،در سند توسعه هفتم، سهم این اعتبارات ۳۵ درصد در نظر گرفته شده است
ما عوامل اصلی این نامدیریتی را یعنی عدم تخصیص بودجه تراز آموزش و پرورش را عدم تفکر درست نسبت به آموزش و پرورش میدانیم. ساختن برای سوختن یا سوختن برای ساختن، معلم مهمترین عنصر اشاعه فرهنگ و مذهب کشور هاست اگر نهادی وجود داشته باشد که فرایند جذبش با معیار تخصص و علم و استعداد است، آموزش و پرورش باید برترین این نهادها باشد.
اما متاسفانه این دید در مسئولین عزیز دیده نمیشود و آموزش و پرورش به اصطلاح یک کارخانه منفعل است، که در آن فقط آموزش مهم است و تربیت هنوز جا نیفتاده است.
اگر بنابر تحول در کشور باشد ابتدا باید بنا بر تحول در آموزش و پرورش کشور باشد. امید است با تغییر تفکر و نوع دید، تغییر در نوع عمل و کنش مسئولین و همچنین گفتمانسازی معزل تعلیم و تربیت در کشور و فعال شدن حلقههای میانی را در این حوزه نگران باشیم.
مصطفی
۲۷ دی ۱۴۰۳
👌🏻👌🏻🌱🌱
نظرات بسته شده است