پنجشنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۴

۲۲:۰۹ - ۱۴۰۴/۰۶/۱۷

مصاحبه

افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان؛نامسئله‌ای که مسئله‌های اصلی را به حاشیه برد

در حالی‌که دانشگاه فرهنگیان با بحران بودجه و زیرساخت مواجه است، افزایش سقف سنی ورود به این دانشگاه بار دیگر در دستور کار قرار گرفته؛ تصمیمی که کارشناسان آن را بی‌ارتباط با حل کمبود معلم و در تضاد با مأموریت اصلی تربیت معلم می‌دانند.

افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان؛نامسئله‌ای که مسئله‌های اصلی را به حاشیه برد

 

در حالی‌که دانشگاه فرهنگیان با چالش‌های عمیق بودجه‌ای، توسعه زیرساخت‌ها، کیفیت برنامه‌های آموزشی و جذب و نگهداشت نیروی انسانی مواجه است، موضوع افزایش سقف سنی ورود به این دانشگاه بار دیگر در دستور کار شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت. کارشناسان معتقدند این تصمیم، نه تنها راه‌حل کمبود معلم نیست بلکه با اصول تربیت معلم در تضاد است و مسائل اصلی آموزش‌وپرورش را به حاشیه می‌برد. در گفت‌وگوی پیش‌رو با ملیحه محمدیان، معاونت سیاست ورزی مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، ابعاد مختلف این تصمیم و پیامدهای آن بررسی می‌شود.

ملیحه محمدیان معاونت سیاست ورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان در گفتگو با بعثنا: افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان، نامسئله ای که مسئله های اصلی را به حاشیه بردبعثنا: چرا اساساً بحث افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان بار دیگر مطرح شد و چه روندی طی کرده است

محمدیان: ورود به دانشگاه فرهنگیان در سال‌های گذشته از ۲۲ به ۲۴ سال افزایش یافته بود. اما در شهریور ۱۴۰۴، با درخواست وزارت آموزش‌وپرورش و فشار برخی نمایندگان مجلس و داوطلبان، کمیسیون معین شورای عالی انقلاب فرهنگی افزایش سن تا ۳۰ سال را تصویب کرد. این موضوع با نامه رسمی وزیر آموزش‌وپرورش و پیگیری‌های سیاسی در دستور کار قرار گرفت.

بعثنا: منتقدان طرح افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان، چه دلایل و پیامدهایی را برای مخالفت با این تصمیم برمی‌شمرند؟

محمدیان: در حقیقت، این تصمیم با اصول و لوازم تربیت معلم و سیاست‌های ما در تضاد است و چالش‌هایی را به وجود می‌آورد که در ادامه به صورت خلاصه به یک سری از دلایل رد این طرح اشاره خواهم کرد:

تضاد با مأموریت استراتژیک تربیت معلم، سیاست‌گذاری غیرعلمی و تحت فشار، غفلت از موضوعات کلیدی و نگاه جامع به بهبود نظام جذب و گزینش معلمان، تنزل جایگاه دانشگاه فرهنگیان از یک محیط هویت‌ساز به بنگاه شغل‌یابی و یکسان‌انگاری فرآیند تربیت معلم با فرآیند استخدام، پایان‌ناپذیری مطالبات و فشارهای اجتماعی، نادیده گرفتن جو فرهنگی و جامعه همسالان، کاهش پویایی و انرژی در محیط آموزش، افزایش شکاف بین نسلی بین معلم و دانش‌آموز، کاهش توان و انگیزه یادگیری در سنین بالاتر، افزایش هزینه آموزش و تربیت معلم، افزایش احتمال فرسودگی شغلی زودهنگام، کاهش فرصت برای داوطلبان جوان‌تر، عدم کفایت مطالعه تطبیقی صرف در خصوص سن معلمان و بی‌تأثیر بودن افزایش سقف سنی بر کیفیت و کمیت پذیرش دانشگاه‌های تربیت معلم.

بعثنا: به نظر شما موافقان طرح چه استدلالی دارند و چرا با وجود نقدها همچنان بر آن اصرار می‌ورزند؟

محمدیان: موافقان اغلب به مسائلی مانند جلوگیری از محرومیت گروهی از جوانان از معلمی یا هماهنگی با سن آزمون‌های استخدامی اشاره می‌کنند. اما مشکل اصلی اینجاست که استدلال‌های آنان اغلب کلی است و پشتوانه پژوهشی و کارشناسی روشنی ندارد. حتی برخی خود اذعان کرده‌اند که «داشتن یا نداشتن پشتوانه کارشناسی چه تفاوتی می‌کند؟».

بعثنا: این تصمیم چه نسبتی با مشکلات واقعی آموزش و پرورش دارد؟

محمدیان: این تصمیم یک نامسئله است. ما با بحران ناترازی منابع انسانی، محدودیت‌های شدید بودجه‌ای، توسعه‌نیافتگی زیرساخت‌های دانشگاه فرهنگیان و ضعف در ارتقای کیفیت برنامه‌های آموزشی مواجهیم. با وجود این، انرژی سیاسی و رسانه‌ای صرف موضوعی می‌شود که نه راه‌حل کمبود معلم است و نه آینده تربیت معلم را تضمین می‌کند.

بعثنا: در بُعد بودجه‌ای چه چالش‌هایی بر سر راه اجرای این طرح وجود دارد؟

محمدیان: بودجه دانشگاه فرهنگیان در سال جاری تنها ۳۸.۲ درصد افزایش یافته که عمدتاً صرف هزینه‌های جاری می‌شود. سهم این دانشگاه از بودجه آموزش و پرورش ۱.۹ درصد و از کل بودجه عمومی کشور کمتر از ۰.۱ درصد است. در حالی که برنامه هفتم توسعه بر افزایش ۲۵ درصدی ظرفیت پذیرش دانشجو در این دانشگاه تأکید کرده است. با این سطح اعتبارات، حتی توسعه حداقلی زیرساخت‌ها هم امکان‌پذیر نیست. بنابراین افزایش سقف سنی تنها باری مضاعف بر دوش دانشگاه خواهد بود.

بعثنا: به نظر شما ریشه این‌گونه سیاست‌گذاری‌ها چیست؟

محمدیان: ریشه اصلی، غلبه نگاه کوتاه‌مدت و سیاسی‌کاری بر سیاست‌گذاری آموزشی است. سیاست‌گذار به جای تعریف مسئله بر مبنای تحقیقات علمی و شناخت اولویت‌ها، تحت فشارهای اجتماعی و سیاسی تصمیم می‌گیرد. نتیجه هم چیزی جز تکرار مطالبات مشابه و تنزل جایگاه دانشگاه فرهنگیان نیست.

بعثنا: راهکار جایگزین چه می‌تواند باشد؟

محمدیان: باید به جای درگیر شدن با نامسئله‌هایی مانند افزایش سقف سنی، به مسائل اصلی توجه شود: توسعه کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان، اصلاح نظام بودجه‌ریزی آموزش و پرورش، ارتقای کیفیت تربیت معلم، سازماندهی مسیر جذب و گزینش معلمان بر اساس تأکیدات رهبری، و اجرای دقیق احکام سند تحول بنیادین و برنامه هفتم توسعه.

جمع‌بندی خبرنگار:

در نهایت، روشن است که افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان راه‌حل بحران معلمی در کشور نیست. این سیاست نه تنها از نظر کارشناسی قابل دفاع نیست بلکه مسائل بنیادین تربیت معلم را به حاشیه می‌برد. اگر دغدغه اصلی واقعاً تربیت معلم باشد، باید انرژی و تمرکز سیاست‌گذاران به سمت اصلاحات واقعی و ساختاری در دانشگاه فرهنگیان و نظام آموزش و پرورش هدایت شود، نه صرفاً به سمت سیاست‌های مقطعی و غیرعلمی.

مطالب مرتبط