یادداشت دانشجویی
سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان به ۳۰ سال میرسد
دانشگاه فرهنگیان، دانشگاه تربیت معلم است. دانشگاهی که رسالتش ساختن شخصیت معلمان جامعه است؛ باید حواسمان باشد با تصمیم هایمان به سمت چه آیندهای پیش میرویم.
یادداشت دانشجویی
دانشگاه فرهنگیان، دانشگاه تربیت معلم است. دانشگاهی که رسالتش ساختن شخصیت معلمان جامعه است؛ باید حواسمان باشد با تصمیم هایمان به سمت چه آیندهای پیش میرویم.
به گزارش پایگاه خبری-تشکیلاتی بعثنا، نسرین علی نژاد فعال دانشجویی معاونت علمی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان حوزه تهران در یادداشتی نوشت:
اگر صدای این متن در گوشتان نپیچید، دوباره بخوانید.
دانشگاه فرهنگیان، دانشگاه تربیت معلم است. دانشگاهی که رسالتش ساختن شخصیت معلمان جامعه است؛ مهم ترین نقش در موضوع آموزش فرهنگ و ادب و تمدن سازی برای مهم ترین زمینه تعلیم.
تمام هم و غم در این دانشگاه، تربیت معلم ترازی است که نسل تراز را تربیت کند. با تصویب این قانون بخش بزرگی از زمینه هایی که برای این هدف چیده شده است، رو به افول می رود.
بیکاری جوانان با این کارها حل نمی شود. شما فقط جایگاه این مشکل را عوض میکنید. اگر امروز افراد ۳۰ ساله را به دانشگاه های فرهنگیان بفرستید، فردا باید فکری به حال ناکارآمدی مدارس کنید؛ که چرا معلمان ما توان انتقال آنچه را که آموزش دیده اند، ندارند. اصلا چگونه میتوان یک فرد ۳۰ ساله را تربیت کرد؟
اگر فردی بتواند اعتقادات و رفتارهای سه دهه زندگی خود را تغییر دهد و در ۳۰ سالگی تازه به فکر آموزش خود بیفتد، باید نگران باشید.
او توانسته آموزش های سه دهه از زندگی خود را فراموش کند، ۴ سال دانشگاه فرهنگیان که سهل است.
توجه داشته باشید که این قانون در رابطه با آزمون استخدامی معلم نیست. متقاضیان این آزمون دوره دانشجویی خود را در دانشگاه دیگری میگذرانند و خواستار ورود مستقیم به مدارس هستند. حال آنکه این قانون بیان میکند افراد در سن ۳۰ سالگی ابتدا برای تحصیل به دانشگاه فرهنگیان ورود کنند.
سال های آخر این فرد را که در ۳۰ سالگی وارد دانشگاه شده و در ۳۴ سالگی فارغ التحصیل شده است را تصور کنید؛ یک معلم ۶۴ ساله، که حتما انتظار دارد دانش آموزان برای رسیدن به کلاس درسش در طبقه سوم کمکش کنند و یا حداقل کیف پر از کتابش را با خود به کلاس ببرند تا او کشان کشان از پلهها بالا برود. دیگر حتی زانوهایش یاری نمی کند که پیش از حد در کلاس بایستد. حالا دیگر نماینده کلاس تبدیل به کاتب کلاس هم شده. معلم ۶۴ ساله اش می گوید و او روی تخته می نویسد.
دانش آموزان در این کلاس بیشتر درس نگهداری از سالمندان را یاد می گیرند تا مطلبی که قرار است تدریس شود.
درست است در وضعیت کنونی نیاز به معلمان در کلاس های درس بیداد می کند، اما قرار نیست برای رفع این نیاز کیفیت تدریس را پایین بیاوریم. کیفیتی که در حال حاضر هم چنگی به دل نمیزند.
حواسمان باشد با تصمیم هایمان چه به دست میآوریم، چه از دست میدهیم و به سمت چه آیندهای پیش میرویم.
کاری نکنیم که برای به دست آوردن چیزهایی که نداریم، چیزی را از دست بدهیم که سال ها تصمیمات مان را برای حفظ آن، تغییر میدادیم.